منمارس 2020 است و یک بیماری جدید به نام “کرونا” به این معنی است که 3.7 میلیون نفر با شرایط بهداشتی از قبل موجود در انگلیس توسط دولت گفته می شود که در خانه خود محافظت کنند. به عنوان فردی با ماهیچه های تنفسی ضعیف در یک بیماری همه گیر تنفسی، ذهن من به این سوال مهم می رود: آیا چیز خوبی در تلویزیون وجود دارد؟ با وجود محدودیتهای تمام مکانهای سرگرمی – و تماس اولیه انسانی –، آشنایی مجدد با دوست قدیمیای به نام تلویزیون یک برنامه به نظر میرسد.
من با او و او از BBC iPlayer شروع می کنم: یک کمدی رمانتیک جایگزین درباره افرادی که هرگز خانه خود را ترک نمی کنند مناسب به نظر می رسد. همانطور که دنیا به جهنم می رود، من به ژانری که به عنوان “فوق العاده سالم” شناخته می شود ادامه می دهم: Schitt’s Creek. تد لاسو؛ ارواح. وقتی تولید صابون تلویزیون متوقف می شود، وقت بیشتری در اختیار دارم و تصمیم می گیرم این کار را جدی بگیرم. من از ساعتها استفاده میکنم تا در نهایت نمایشهایی را که در زمانهای اجتماعیتر از بین میبرم به پایان برسانم. پارک ها و تفریحات. نارنجی سیاه جدید است. همهگیریها ظاهراً بهرهوری را محدود میکنند، اما نه از جایی که من نشستهام.
با گذشت ماه ها، بقیه کشور به سینماها و تئاترهایی که به تازگی بازگشایی شده اند باز می گردند، اما برای سپرهایی مثل من، سرگرمی هنوز در اتاق جلوی من محدود است. تئاتر ملی در خانه مرا به خانه نمایش محلی خود برای جنون شاه جورج می برد. باشگاه هنری گریسون مرا به گالری هایی می برد که پر از رنگ و نور هستند. WandaVision دیزنی پلاس شگفتی های سینمایی را برای صفحه نمایش کوچک ایجاد می کند. می بینم که از تلویزیون به عنوان درمان و همراهی استفاده می کنم. اپیزودهای کلاسیک The Simpsons من را می خنداند. احساس خوب به من اجازه می دهد گریه کنم. اشتراک BritBox من را از Rev به Twenty Twelve و همراه با آن به دوران قبل از کووید می برد. توجه به آن آرامش بخش است حقایق ابدی بوریس جانسون نباید در نزدیکی مقامات دولتی باشد. اولیویا کولمن واقعاً در همه چیز است.
تا بهار 2021، وارد مرحلهای میشوم که من آن را فاز سفر در زمان مینامم، با تماشای آثار کلاسیکی که در اولین پخش آنها خیلی جوان بودم (This Life) و دوباره تماشای برنامههایی که در آن زمان از نظر فنی خیلی جوان بودم، اما به هر حال (کل جنسیت و شهر) را دیدم. مجموعه جعبه). همانطور که به کار کردن کامل از خانه عادت می کنم، روز را با ناهار بسته بندی شده استف می گذرانم. لیندا بارکر با مایکل پورتیلو در حال کاردستی است. دنیس ون اوتن در حال کشتی گرفتن با یک سگ کوچک است. شما این را در دفتر نمی گیرید.
دو سال بعد و بوریس جانسون آخرین اقدامات کووید را در انگلیس حذف کرد. بسیاری از افرادی که از نظر بالینی آسیب پذیر هستند، نگران هستند که مجبور شوند به زندگی در خانه بازگردند. دیگران در حال متعادل کردن مزایا و معایب هستند و انزوا را در مقابل ایمنی ارزیابی می کنند. برای بخش من، من در خطر ملاقات خواهرزاده دو ساله ام هستم. برای سهولت جلسه برای اولین بار پس از مدتی، ما به Hey Duggee از CBeebies پایبند هستیم. او به وضوح تحت تأثیر قرار گرفته است که من داگی را نیز می شناسم، گویی او معتقد است که او در یک جعبه جادویی در خانه او وجود دارد و من او را ترغیب کرده ام تا به خانه خود بیاید.
شاید تلویزیون یک جعبه جادویی باشد. ممکن است مشکلات ما را در سختترین زمانها حل نکند، اما از طریق آنها برای ما وجود دارد، یک درخشش کوچک فرار در گوشهای تا به ما یادآوری کند که چه هستیم و چگونه احساس کنیم.
داستان های شما
از خوانندگان گاردین پرسیدیم که چگونه تلویزیون از طریق محافظ به آنها کمک کرد. در اینجا برخی از e.
روث موران، 52 ساله، از شرکت دورهمی که فلج مغزی دارد
«تلویزیون به من روال عادی، دریچه ای به دنیا، فرصتی برای یادگیری چیزها و چیزی که می توانم با خانواده و دوستانی که از آنها جدا شده ام به اشتراک بگذارم، داده است. به Killing Eve و The Tourist روی آوردم (اغلب روی برنامه هایی با افرادی تمرکز می کنم که حالشان بدتر از من است!). من خانه بازی ها را تماشا می کنم در حالی که والدینم همزمان در وارویک با هم بازی می کنند. Say Yes to the Dress راهی برای جذب موقت چیزی است که واقعاً مهم نیست. شوهر من هم جذب شده است.»
جنی میلز، 69 ساله از ویلتشایر، که مبتلا به آرتریت روماتوئید است
«در آغاز همهگیری، یک گروه واتساپ برای همکاران مرخصی راهاندازی کردم و متوجه شدیم که در حال واتساپ همدیگر درباره آنچه در تلویزیون تماشا میکردیم، میخوانیم. در حالی که مستندهای موسیقی را در بی بی سی Four تماشا می کردیم و تکرارهای قدیمی Top of The Pops را تماشا می کردیم، با هم خاطرات – و گاهی اوقات عکس هایی – از کارهایی که انجام می دادیم زمانی که آن موسیقی در چارت ها بود به اشتراک می گذاشتیم. تلویزیون راهی برای احساس انزوا کمتر شد، چون می دانستند دوستان همزمان برنامه مشابهی را تماشا می کنند.
روری مکدید، 33 ساله از سافولک، به دلیل مصرف دارو دچار نقص ایمنی شده است.
«تلویزیون به عنوان یک حواس پرتی دائمی و همیشگی کمک کرده است. چه چیزی باشد که من تکرار میکنم – مانند Friends و Taskmaster – یا چیزی هیجانانگیز – مانند The Mandalorian – که باعث میشود احساس کنید بخشی از یک تجربه جمعی هستید، همیشه وجود داشته است. Foundation on Apple TV+ یکی از برنامههای مورد علاقه من در سال 2021 بود. انیمیشنهای مختلفی مانند Jujutsu Kaisen و Ranking of Kings جواهری بودهاند. ریچر یک مزاحم حواس پرتی بوده است. یک مرد بزرگ که از بیشتر مشکلات بیرون می آید، شاید بازتابی از عصبانیت من از دنیا بوده است!»
ناشناس
“بدون تلویزیون، من واقعاً معتقدم که در حین محافظت از نظر عاطفی به شدت ناخوشایند می شدم. به Detectorists، Foyle’s War، The Great Pottery Throwdown، The Dog House، 24 Hours in A&E، The Great British Sewing Bee مراجعه کردم. تنها امکان نشستن با دیگران – واقعی و خیالی – کمک کرد. تلویزیون به من این امکان را داد که به یاد بیاورم انسان بودن چیست.
سایمون هاوتین، 46 ساله از بریستول، که دارای امE
من کل سریال را در روز انتشارشان به پایان رساندم. تقریباً همه گل های لیگ برتر را در MOTD2 دیده ایم. شادی داستان های جدید جنگ ستارگان را با بچه هایم به اشتراک گذاشتم. در طول زمان استرس، بیماری و انزوا، تلویزیون همراه و پتوی راحتی من بوده است. لحظهای در آغاز دنیای باغبانها وجود دارد که دوربین هنوز است، هیچ صدایی یا موسیقی وجود ندارد، فقط صدای آواز پرندگان. در زمانی که زندگی من کاملاً خالی و تاریک بود، آن لحظات به من حس شادی و امید داد که دنیا هنوز جای زیبایی است.»
ناشناس از لیدز که آسم دارد
«مادر من در آغاز همهگیری درگذشت و من مجبور شدم خود را با زندگی تنها و محافظ سازگار کنم. ما همیشه یک قسمت از چیزی را هر شب هنگام صرف شام تماشا می کردیم و من تصمیم گرفتم آن را ادامه دهم. من تماشای Gilmore Girls را که وقتی مادرم در بیمارستان بود شروع کردم، تمام کردم. من هارتلند را که با مامان تماشا می کردم تمام کردم. از اینکه او نمی بیند شخصیت ها ازدواج کنند، ناراحت بودم.»
دنیس نولسون، 52 ساله از استرود، من را دارد، بیماری مزمن انسداد ریوی و آرتریت روماتوئید
من بدون تلویزیون از دیوارها بالا می رفتم. همه چیز از The Haunting of Hill House، Carnival Row و Stranger Things گرفته تا The Walking Dead و Bridgerton. برای من تلویزیون یک فرار ساده و خالص را فراهم می کند، راهی برای دور شدن از دنیای واقعی و از دست دادن خودم برای چند ساعت در یک زمان. نکته مهم در مورد داستان ها این است که وقتی ما بچه بودیم، ممکن است درگیری وجود داشته باشد اما عموماً خوب بر بد پیروز می شود. امید پاداش داده می شود.»