تحقیقات در مورد اینکه چگونه سلولهای عصبی انسان با سلولهای حیوانی متفاوت هستند، به محققان دانشگاه تگزاس در مرکز مطالعات پیشرفته درد دالاس (CAPS) سرنخهای مهمی را برای پیگیری درمانهای مؤثرتر برای درد مزمن ارائه کرده است.
دکتر تد پرایس BS’97، اشبل اسمیت، استاد علوم اعصاب در دانشکده علوم رفتاری و مغز (BBS) و مدیر CAPS، تیمی را رهبری میکند که در حال تجزیه و تحلیل منشاء چگونگی ایجاد درد توسط گیرندههای درد – سلولهای عصبی حساس به درد هستند. – در نورون های گانگلیون ریشه پشتی انسان (DRG). پرایس یکی از نویسندگان یک مطالعه است که روی جلد شماره 16 فوریه منتشر شده است پزشکی ترجمه علوم، که طیف کاملی از رشته های RNA پیام رسان (mRNA) — گروهی به نام رونوشت — تولید شده در این سلول ها را ترسیم می کند.
از آنجایی که mRNA یک کپی تک رشتهای از یک ژن است که میتواند به پروتئین ترجمه شود، این یافتهها به دانشمندان علوم اعصاب درک بهتری از ژنهایی که در نورونهای DRG بیان میشوند، ارائه میکند. این مطالعه همچنین ارزش مطالعه بافت انسانی را – در مقابل سلول های حیوانی – در جستجوی درمان های درد تقویت می کند.
نورون های DRG سلول های عصبی تخصصی هستند که در نزدیکی پایه ستون فقرات قرار گرفته اند. قبلاً کار بسیار کمی با این سلولها از انسان انجام شده است، زیرا در دسترس نبودن آنها برای تحقیق است.
Stephanie Shiers PhD’19، دانشمند تحقیقات علوم اعصاب و نویسنده اول مشترک مقاله، گفت: «ما یکی از معدود گروههایی در کشور هستیم که به بافت DRG اهداکننده انسانی دسترسی داریم که به طور خاص برای تحقیق به دست آوردهایم.
تحقیقات قبلی Shiers این مورد را به طور کلی نشان می دهد که تفاوت های قابل توجهی بین گیرنده های درد در موش و انسان وجود دارد. این کار توضیح داد که چرا درمانهای پیشنهادی درد که در موشها موفق میشوند در انسان شکست میخورند.
پرایس گفت: “این مقاله گام بعدی است که به وضوح مقیاس عمیق این تفاوت ها را نشان می دهد.” مجموعه کاملی از گیرندههای درد که بسیاری از مردم روی موشها مطالعه میکنند، در انسانها یافت نمیشوند. زیرگروههایی در انسان وجود دارد که حتی در پستانداران غیرانسان وجود ندارد.
“اینطور نیست که همه مدلهای غیرانسانی درد را کنار بگذاریم. اما برخی از آنها واقعاً خوب هستند، در حالی که برخی دیگر بسته به آنچه میخواهید مطالعه کنید خوب نیستند. وقتی صحبت از این جنبه از درد میشود، کار ما نشان میدهد که کدام است. “
برای نمایه کردن تمام فعالیت ژن در نمونه بافت DRG، تیم تحقیقاتی از تکنیک پیشرفتهای به نام رونویسی فضایی استفاده کردند که در مقایسه با توالییابی RNA تک سلولی، قابلیتهای بیشتری دارد.
دکتر Diana Tavares-Ferreira، همچنین نویسنده اول و همکار این مطالعه و یکی از همکاران CAPS، گفت: «به ندرت به بافت انسانی که استفاده کردیم و به فناوری دسترسی داریم.» رونویسی فضایی به ما امکان می دهد بر اندازه بزرگ این نورون ها غلبه کنیم و با درجه ای از اطمینان ببینیم که یک ژن در کجا و چگونه در گیرنده های درد انسان بیان می شود.
“هدف اصلی ما توصیف کامل رونوشت نورونهای DRG انسانی بود، زیرا بسیاری از کارهایی که برای یافتن اهداف جدید درمانی درد انجام شده است، روی موشها بوده است.
پرایس گفت، با توصیف انواع نورون های موجود در DRG انسانی و بیان جزئیات بیان ژن آنها، تیم تصویر بسیار بهتری از عملکردهای فیزیولوژیکی هر ژن دارند.
“با این دانش، نه تنها هر کسی میتواند از دادههای ما برای جستجوی اهداف دارویی استفاده کند که قبلاً نمیتوانستند آنها را جستجو کنند، بلکه در برخی موارد ما هم اکنون اصلاً نیازی به استفاده از موشها نداریم. میتوانیم از اطلاعات انسانی استفاده کنیم. ” او گفت.
پرایس حذف این اتکا به مدلهای حیوانی را «تغییر اساسی» نامید، زیرا به دانشمندان اجازه میدهد تا چگونگی تعامل هر نوع سلولی با هر نورون در سیستم عصبی محیطی انسان را بررسی کنند.
پرایس گفت: «ما اکنون میتوانیم به روشی خاصتر به توسعه درمانهای درد نزدیک شویم و به این فکر کنیم که چگونه درد مزمن در افراد به شیوهای متفاوت اتفاق میافتد. “امید من این است که یافته های ما بتواند روشی را که مردم در زمینه تحقیقات ما انجام می دهند تغییر دهد. این نقشه راهی است که ما از آن استفاده خواهیم کرد و دیگران نیز از آن استقبال می کنند.”
منبع داستان:
مواد ارائه شده توسط دانشگاه تگزاس در دالاس. نوشته اصلی توسط استفان فونتنوت. توجه: محتوا ممکن است برای سبک و طول ویرایش شود.