من یک زن مبتلا به ADHD هستم – در اینجا همه دلایلی وجود دارد که چرا به آن افتخار می کنم | میم اسکینر


Oهر روز زمان قابل توجهی را صرف تنش کردن ماهیچه هایم با ریتم سرود ملی می کنم. من ممکن است در حال رانندگی، در یک جلسه یا نامه نگاری به یک ضرب الاجل باشم، اما ماهیچه های من ملکه مهربان ما را پیروز، شاد و باشکوه می فرستند و آرزو دارند که بر ما سلطنت کنند. زمان‌های دیگر، همزمان با صدای عبور ترافیک نفس می‌کشم، ناخن‌هایم را می‌جوم یا وقتی می‌خواهم کاری را انجام دهم، خودم را نیشگون می‌گیرم، به طوری که اگر مغزم تصمیم گرفت دستورالعمل‌هایش را رها کند، این احساس به عنوان یادآوری عمل می‌کند. آنها من اغلب فراموش می کنم که غذا بخرم یا داروهایم را مصرف کنم و اغلب نمی توانم به یاد بیاورم که آیا دوش گرفته ام یا نه. صندوق ورودی ایمیل من در حال حاضر دارای 18485 پیام خوانده نشده است.

با این حال، من از بسیاری از زنان مبتلا به ADHD خوش شانس تر هستم. من در سن هفت سالگی پس از مراجعه به مدرسه، تشخیص را دریافت کردم. اما بسیاری از زنان بعداً تشخیص داده می‌شوند، پس از چندین دهه که نامشخص یا بی‌نظم خوانده می‌شوند و دچار احساس گناه و اضطراب می‌شوند. آخرین آمار NHS نشان می دهد که در حالی که بیش از 100000 مرد مبتلا به ADHD در سال 2019-2020 تشخیص داده شدند، تنها 33000 زن تشخیص داده شدند. با استانداردهای تشخیصی تعیین شده توسط مطالعات پسران و مردان – که تمایل به نشان دادن علائمی مانند بیش فعالی دارند، برخلاف تظاهرات درونگرا و بی توجه که بیشتر در زنان و دختران رایج است – ما اغلب فراموش می شویم.

این در حال تغییر است – تا حدی به لطف جامعه رو به رشد مثبت ADHD آنلاین. @the_adhd_femme_collective، @female_adhd و مورد علاقه من، @Iampayingattention وجود دارد. دومی توسط جس جوی و شارلوت میا، دو زن جوان حرفه‌ای مبتلا به ADHD و اوتیسم اداره می‌شود که حساب کاربری و پلتفرم اعضای گسترده‌تر آن را تأسیس کردند، زیرا می‌خواستند فضایی ایجاد کنند که مردم بتوانند خودشان را بشناسند و جامعه‌ای را پیدا کنند که تلاش برای انجام همین کار کاربران در مورد استراتژی هایی که به رشد آنها کمک می کند و نحوه یافتن مسیرهای درمانی را به اشتراک می گذارند. آنها جلسات آنلاین دو برابر کردن بدن را برگزار می کنند که در آن می توانید وارد شوید و یک کار خسته کننده را در کنار سایرین مبتلا به ADHD انجام دهید. زنان مکانیسم های مقابله ای را برای تمرکز پیشنهاد می کنند، مانند تکنیک پومودورو، که زمان کار را به فوکوس های کوچکتر تقسیم می کند. روایت‌های مثبت آن‌ها در مورد ADHD به شما کمک می‌کند تا از احساس گناه ناشی از ناتوانی در تمرکز دوری کنید. فیبی اینگلیس هولمز، دی جی رادیو بی بی سی، حساب کاربری را با کمک به او در «انتخاب» اعتبار می دهد. [her] تصورات نادرست و از پیش ساخته شده در مورد عصبی بودن.

برخلاف زنان جوانی که اکنون آنلاین می بینم، سال ها سعی کردم ADHD خود را پنهان کنم. خواهرانم در مدرسه به رازداری سوگند یاد کردند، و من بیشتر عمرم را در تضاد با مغزم گذرانده‌ام، خود را مجبور به اجرای ریتم‌های بهره‌وری 9 تا 5 کرده‌ام، و وقتی مغزم از این کار پیروی نمی‌کند خود را تنبیه می‌کنم. من کارهای آزاد انجام می دادم تا از محیط های اداری سخت دوری کنم. با این حال، قلب جنبش مثبت ADHD در مورد ایجاد تغییر جهت دور شدن از تلقی نورونیسم به عنوان مشکلی است که نیاز به درمان دارد و به آن به عنوان یک دارایی نگاه می کند.

تلاش برای اینکه ذهنم را به عنوان یک متحد ببینم یک هدف بلندمدت برای من است: هنوز هم خیلی احساس گناه می کنم که ADHD را به عنوان یک برچسب ادعا می کنم. به عنوان کسی که یکی از بنیانگذاران یک شرکت اجتماعی موفق بوده و دومین کتابم را امسال منتشر می‌کند، مخفیانه به این فکر می‌کنم که آیا مردم فکر می‌کنند من دارم غوغا می‌کنم و مدعی سهمی در هویتی هستم که وقتی دیگران آن را دارند، لیاقتش را ندارم. بدتر از من من هنوز خودم را می بینم که ای کاش مغزم “به درستی کار می کرد”. من در تابستان امسال بچه دار می شوم و نگران هستم که کمبود توجه من آنها را نیز ناامید کند. شوهرم به پیگیری قرارهای قبل از زایمان من کمک می کند و مسئول لیست هاست.

وقتی خودم را درگیر چنین فکری می کنم، با فهرست کردن راه هایی که از ADHD سود می برم، که بسیار و متنوع هستند، با آن مقابله می کنم. برای شروع، من برای کینه های طولانی مدت یا عصبیت ها توجهی ندارم. برخلاف اجبارهای وسواسی، اغلب در را با کلیدهای در قفل باز می گذارم و به آن فکر نمی کنم. این خیلی کمتر از آنچه فکر می کنید به پایان می رسد و راهی کاملاً آرام برای زندگی است.

آگاه بودن از این که مغز من نمی تواند تمام وظایف لازم را انجام دهد به این معنی است که من هرگز خیلی به خود متکی نیستم. من در تجلیل از کسانی در یک تیم که مهارت هایی دارند که من ندارم، خوب هستم. من می توانم علایق متعددی داشته باشم و هر کاری را انجام دهم. از آنجایی که من در برنامه ریزی بد هستم، مکانیسم مقابله من این است که در عیب یابی واقعاً خوب باشم. دانستن عیب هایم از من یک بازیکن خوب تیمی می سازد. تکانشگری بودن می تواند سرگرم کننده و مثبت باشد.

از آنجایی که من به ندرت احساس می‌کنم که با یک برنامه ازدواج کرده‌ام، انعطاف‌پذیر هستم – و بسیار خوشحالم که با اشتیاق و مهارت‌های دیگران هدایت می‌شوم، که این یک راه کاملاً توانمند است. نادیده گرفتن جزئیات و ساختار به این معنی است که دیدن تصویر بزرگ، روندهای گسترده و ایده های جدید آسان تر است. همچنین به این معنی است که من قادر به درک برخی از موانع نیستم و به راحتی آنها را به چالش می کشم. این باعث می شود من در مدیریت بحران و کار کردن تحت فشار عالی باشم.

زندگی من بسیار جالب است، زیرا من عواقب آن را به طور کامل انجام نمی دهم. بدون فکر زیاد کارهایی را انجام خواهم داد که جسورانه باشند. سال گذشته، ما دو واگن قطار از یک حیاط قراضه خریدیم تا در نهایت در آن زندگی کنیم. امسال در کمون ها، فضاهای زندگی مشترک و دهکده های زیست محیطی می مانم تا درباره زندگی غیرهسته ای بنویسم. اغلب ایده‌های من شکست می‌خورند، اما می‌توانم به راحتی ادامه دهم، زیرا بیش از حد روی شکست تمرکز نمی‌کنم.

روایات پیرامون تنوع عصبی در حال تغییر است. همانطور که متوجه می‌شویم داشتن هیئت‌های مرد تماماً سفیدپوست در تجارت و سیاست منجر به حکومت‌داری ضعیف‌تر و غیرانتقادی شده است، متوجه می‌شویم که واگرایی عصبی نیز یک دارایی است. سیمون بایلز، ژیمناستیک، علناً در مورد تشخیص و استفاده از دارو صحبت کرده و در توییتی نوشت: «جای خجالت نیست». will.i.am این وضعیت را با پرورش خلاقیتی که به او در نوشتن موسیقی کمک کرده است، نسبت داده است. مایکل فلپس در مورد چگونگی استفاده از شنا برای کمک به او پس از تشخیص در سن نه سالگی صحبت می کند.

آنهایی از ما که این ترکیب حروف را پشت دست زمزمه کرده بودیم، اکنون ادعای پس گرفتن آنها را داریم – و اگر اکنون با افتخار آنها را نگه نمی داریم، حداقل سعی می کنیم.

  • میم اسکینر نویسنده کتاب Jailbirds: Lessons from a Women’s Prison و یکی از بنیانگذاران REfUSE است. دومین کتاب او با هم زندگی کردن، یافتن جامعه در دنیایی از هم گسیخته اواخر امسال منتشر خواهد شد

  • گزارش تکمیلی این قطعه توسط اشلی دیک