[ad_1]

یک محقق دریافته است که کودکان بازماندگان بمب منچستر آرنا هنوز از این حمله رنج می‌برند، و برخی از آنها به دلیل «نمونه‌های واقعا تکان‌دهنده حمایت ضعیف» که توسط مدارس و پزشکان عمومی ارائه می‌شود، دوباره آسیب دیده‌اند.

به گفته دکتر کات هیل، مددکار اجتماعی و مدرس دانشگاه لنکستر، برخی از آنها مجبور شده اند بدون هشدار در تمرینات کلاس شرکت کنند، که شامل نحوه و مکان پنهان شدن در صورت ورود یک فرد مسلح به مدرسه می شود. حمله کنند.

برخی دیگر علیرغم مشکلات خواب و اضطراب حاد برای دسترسی به حمایت روانی دست و پنجه نرم کرده اند – به ویژه آنهایی که از بمب انتحاری سلمان عابدی آسیبی ندیده اند و 22 نفر کشته و 11047 نفر زخمی شدند.

یکشنبه پنج سال از این حمله می گذرد. هیل در 22 مه 2017 برای کنسرت آریانا گرانده همراه با پسر 10 ساله‌اش در آرنا حضور داشت. آنها از نظر جسمی سالم فرار کردند اما با “اسکارهای روانی که زمانی رخ می دهد که شما برای زندگی خود می ترسید و زمانی که دیگران می میرند زنده می مانند”.

برای کنار آمدن با آسیب‌های روحی و گناهی که به دنبال آن وارد شد، او گروه کر بازماندگان منچستر را راه‌اندازی کرد و آواز درمانی را برای دیگران در همان موقعیت ارائه کرد. حدود 100 بازمانده از سال 2018 با این گروه آواز خوانده اند، از جمله پدربزرگ اولیویا کمپبل هاردی، که در سن 15 سالگی در بمباران جان باخت.

هیل به زودی Bee the Difference را راه‌اندازی می‌کند، یک پروژه تحقیقاتی که با نه تن از بازماندگان جوان طراحی شده و توسط سازمان اضطراری ملی و دانشگاه لنکستر پشتیبانی می‌شود. لوسی جارویس که در سن 17 سالگی پس از حمله به مدت دو ساعت روی زمین دراز کشیده بود تقریباً خونریزی کرد و کاترین برک که تنها 10 سال داشت در هنگام اصابت ترکش، پایش شکست و شنوایی خود را از دست داد. یک گوش

این پروژه که در ماه ژوئیه و در آغاز تعطیلات تابستانی مدارس راه اندازی می شود، از هزاران نفر از بازماندگان حمله منچستر آرنا دعوت می کند تا پرسشنامه ای را درباره حمایتی که دریافت کرده اند پر کنند تا پاسخ به حملات آینده را بهبود بخشند.

از صحبت با سایر بازماندگان، هیل نگران بود که بفهمد حمایت بهداشت روانی ارائه شده «بسیار، بسیار ناچیز، اگر نگوییم به طور کلی برای اکثر جوانان وجود ندارد». او «نمونه‌های واقعاً تکان‌دهنده‌ای از حمایت واقعاً ضعیف و حمایت از کودکان آسیب دیده مجدد در طول مسیر» را شنید.

هیل گفت که یک دختر چند روز پس از حمله در اتاق شبانی مدرسه تنها ماند و رادیو اخبار مربوط به حمله را پخش می کرد. «نمونه‌های دیگری از جوانان در مدارس وجود دارد که در صورت وقوع رویداد مهمی در مدرسه، تمرین‌هایی را انجام می‌دهند و به آنها هشدار داده نمی‌شود. به آنها گفته شد که زیر میزها و کمدها پنهان شوند تا برای حمله آماده شوند.»

اما دختر دیگری که در یک مدرسه خصوصی تحصیل می کرد، گفت که روز پس از حمله از مشاور داخلی مدرسه اش کمک گرفته است.

ابی کوین که 12 ساله بود وقتی به کنسرت آریان گرانده رفت، در طراحی Bee the Difference نیز کمک کرد. او مجبور شد بیش از شش ماه برای مشاوره صبر کند و تنها پس از نامه ای که مادرش به نماینده محلی خود در لیورپول نوشت، آن را دریافت کرد. او می‌گوید: «شب‌ها نمی‌توانستم بخوابم و دائماً از تکرار آن می‌ترسیدم. یک پزشک عمومی غیر دلسوز باعث شد که او احساس کند لیاقت حمایت را ندارد. او می گفت: “اوه، تو زخمی نشدی، خوب می شوی”. احساس کردم کنار گذاشته شده‌ام.»

او گفت که می‌خواهد به کسانی که هنوز حمایت نشده‌اند کمک کند و به دیگران کمک کند «اگر خدای ناکرده دوباره تکرار شود».

هیل گفت: «اگر حمله دیگری که جوانان را هدف قرار داده بود، امروز تکرار شود، مطمئن نیستم که چقدر آموخته ایم. من مطمئن هستم که برخی از افراد، شاید برخی از معلمان مدرسه و برخی GPS، نحوه حمایت از کودکان و جوانان را یاد گرفته‌اند، اما در جامعه و با برنامه‌ریزی بلایا و اضطراری حس کلی یادگیری وجود ندارد.»

[ad_2]