[ad_1]
مندر سال 1998، سال بحث همه پرسی پرتغال در مورد سقط جنین، پائولا رگو شور و شوق شدید و مهیب خود را در 10 نقاشی بزرگ که در کلینیک های سقط جنین خیابانی تنظیم شده بودند، ریخت. اینها ژست مستقیم اعتراض به ظالمانه قوانین ضد سقط جنین بود. نقاشیهای مجموعه سقط جنین با تمرکز بر روی زنانی که روی تختهای یک نفره در سالنهای عمل بداهه قرار میگیرند، چنان تیره و کلاستروفوبیک هستند که تقریباً میتوانید گرما و چسبندگی را حس کنید و عرق آدرنال را استشمام کنید.
رگو تمرکز بحث سقط جنین را به تجربه زن بازمی گرداند. در اینجا هیچ خونی وجود ندارد، هیچ غم و اندوهی برای دیدن وجود ندارد: همه چیز مربوط به احساس است، هم جسمی و هم روانی. بحث دست اول درباره سقط جنین حتی 24 سال بعد نیز تابو باقی می ماند – آثار رگو ما را به قلب این سرزمین نادیده و ناگفته می برد.
ریگو با همکاری لیلا نونز، همکار نزدیک و مدل او از سال 1985، شخصیت هایی را برای هر تصویر می ساخت. در یکی از آنها، زنی پیچیده با لباس طرح دار قرمز به یک ملحفه پلاستیکی روی تخت تک نفره تکیه داده و پاهای بازش را به طرز ناخوشایندی روی پشتی صندلی های تاشو که برای رکاب زنانه ایستاده بودند آویزان کرده و منتظر جراح است. در یکی دیگر، دختری با یونیفورم مدرسه بریتانیایی (که توسط ریگو از جان لوئیس خریداری شده است) در یک توپ تنگ روی مبل چرمی دراز کشیده و بند انگشت های سفید خود را دور پتوی تا شده گرفته است.
زنان رواقی هستند که روی سطلهای پلاستیکی یا گلدانهای مجلسی قدیمی چمباتمه زدهاند و یکی دیگر از نیازهای بیوقار زندگی را تحمل میکنند. برخی دیگر روی تخت دراز می کشند، پاها را باز کرده و دامن ها را بالا می کشند، انگار منتظر بازگشت معشوق هستند.
زنی عضلانی با پوشیدن یک باندانا قرمز با پشت به دیوار می نشیند، پاهایش را بالا می کشد، آماده است و نگاه ما را نگه می دارد. زنان رگو قربانی نیستند. او این سریال را حول درد، شرم و اندوه نساخته است، اگرچه همه اینجا هستند. درعوض، او تجربیات سقط جنین را به اندازه خود شخصیتها به نمایش میگذارد. در اینجا فضایی برای ابهام و تضادهای عجیب انسان بودن و ناقص بودن وجود دارد – رگو در مورد آثار صحبت کرد، گفت که درد فیزیکی و اروتیک به طور جدایی ناپذیری با هم گره خورده اند. او در حال نقاشی سقط جنین به زندگی روزمره است.
زنان در این نقاشیها درد جسمی، هتک حرمت و خطر سقط جنین غیرقانونی را تحمل میکنند، زیرا نشاندهنده آزادی است، همانطور که برای خود رگو، باردار در مدرسه هنر اسلید در دهه 1950 بود. بدون سقط جنین، او را نزد مادرش در پرتغال بازگردانده بودند و ما را از کارهای این هنرمند خارق العاده دزدیدند.
نقاشی های سقط جنین برای اولین بار در بنیاد Calouste Gulbenkian در لیسبون به نمایش درآمد و Rego حکاکی هایی ساخت تا این تصاویر قدرتمند به طور گسترده پخش شوند. آنها در تعدادی از روزنامه های پرتغالی در آستانه دومین رفراندوم در مورد سقط جنین در سال 2007 منتشر شدند. بسیاری معتقدند که آنها در موفقیت رای گیری نقش اساسی داشتند.
[ad_2]