[ad_1]
- محققان 67688 فرد را در یک دوره متوسط 25 ساله برای درک بهتر ارتباط بین علائم زوال عقل و پریشانی روانی (استرس، خلق و خوی افسردگی، خستگی و عصبی بودن) دنبال کردند.
- محققان دریافتند که علائم پریشانی روانی با افزایش خطر زوال عقل مرتبط است.
- درک بهتر عوامل خطر زوال عقل ممکن است راه را برای پیشگیری از زوال عقل هموار کند.
بر اساس
چندین مطالعه به ارتباط بین پریشانی روانشناختی – یک اصطلاح کلی که شامل علائم اضطراب، افسردگی و استرس است – و زوال عقل پرداخته اند. با این حال، ارتباط بین این دو همچنان نامشخص است.
اکنون، یک مطالعه جدید منتشر شده در
این مطالعه توسط محققان موسسه فنلاند برای سلامت و رفاه، دانشگاه هلسینکی و دانشگاه فنلاند شرقی انجام شد.
مطالعات قبلی، مانند مطالعه ای که در سال 2022 منتشر شد، به این نتیجه رسیدند که افراد مبتلا به سطوح افسردگی که به طور فزاینده شدید، مزمن بالا یا به طور مزمن پایین بودند، در مقایسه با افراد بدون افسردگی یا با کاهش علائم افسردگی، احتمال بیشتری برای ابتلا به زوال عقل داشتند.
مطالعات دیگر نشان داده اند که اضطراب، خستگی حیاتی و استرس روانی با شروع بعدی زوال عقل مرتبط است.
از سوی دیگر، الف
از آنجایی که پریشانی روانی در مراحل اولیه زوال عقل رایج است، مطالعات تعیین کننده خطر باید فاصله کافی بین اندازه گیری پریشانی روانی و بروز زوال عقل داشته باشند تا نتیجه قابل اعتماد در نظر گرفته شود.
مطالعات با جمعیت مسن و دورههای کوتاه پیگیری نتوانستند علائم اولیه زوال عقل را از عوامل خطر علّی جدا کنند.
عامل دیگری که در مطالعات مربوط به پریشانی روانی و زوال عقل باید به خاطر داشت، خطر رقابتی مرگ است. به گفته برخی از نویسندگان، مطالعات باید در نظر داشته باشند که آیا افراد مبتلا به مشکلات سلامت روانی تمایل دارند یا خیر
ما میتوانیم این ارتباط را با استفاده از یکی از بزرگترین مجموعه دادههای جمعیت، پیگیری طولانی و مدلسازی دقیق مرگ روشن کنیم. [from] دکتر سونجا سولکاوا، محقق اصلی این مطالعه و محقق فوق دکتری در گروه پروفسور تینا پاونیو، گفت: علل دیگر. اخبار پزشکی امروز.
این مطالعه شامل 67688 فرد 25 تا 74 ساله بود که بین سالهای 1972 تا 2007 در نظرسنجی ملی FINRISK شرکت کردند.
FINRISK یک مطالعه جمعیت فنلاند بزرگ در مورد عوامل خطر در بیماری های مزمن و غیرواگیر بود که به مدت 40 سال انجام شد و نظرسنجی های آن شامل سؤالاتی در مورد علائم پریشانی روانی بود.
اطلاعات زوال عقل و مرگ و میر برای هر شرکت کننده تا 31 دسامبر 2017، از ثبت سلامت فنلاند به دست آمد.
“دکتر. گزارش سولکاوا به شواهد جدید اضافه می کند که افرادی که در اوایل زندگی مشکلات سلامت روانی دارند، در اواخر زندگی به زوال عقل مبتلا می شوند. این یک دریچه امیدوارکننده برای پیشگیری از زوال عقل باز می کند.»
– دکتر Terrie E. Moffitt، Nannerl O. Keohane استاد روانشناسی در دانشگاه دوک، و استاد توسعه اجتماعی در King’s College لندن، که در این مطالعه شرکت نداشت.
با در نظر گرفتن خطر رقابتی مرگ و سایر عواملی که بر خطر زوال عقل تأثیر میگذارند، محققان دریافتند که علائم پریشانی روانی با افزایش 17 تا 24 درصدی خطر زوال عقل در مدل پواسون علتشناسی و 8 تا 12 درصد مرتبط است. افزایش بروز زوال عقل در مدل فاین گری.
“مطالعه ما نشان می دهد که علائم پریشانی روانی، به عنوان مثال، خستگی، خلق افسردگی، و تجربه استرس، عوامل خطرزا برای زوال عقل هستند، و نه تنها علائم پیشروی اختلال زمینه ای زوال عقل. [However]، [w]e نمی تواند علیت را اثبات کند.»
– دکتر سونجا سولکاوا
دکتر موفیت نسبت به یافته های این مطالعه ابراز اطمینان کرد و خاطرنشان کرد که نتایج با نتایج یک مطالعه همگرا هستند.
در سال 2022، تیم من همچنین گزارش داد که سلامت روان یک عامل اولیه در زوال عقل بعدی است. ما 1.7 میلیون نیوزلندی را به مدت 30 سال در سوابق پزشکی ملی دنبال کردیم و متوجه شدیم که اختلال روانی در اوایل زندگی 4 برابر بیشتر از زوال عقل را پیشبینی میکند.
مانند مطالعه جمعیت فنلاند، مطالعه نیوزلند نیز خطر رقابتی مرگ را کنترل کرد.
دکتر لیندا ارنستسن، دانشیار دانشگاه علم و صنعت نروژ، که در این مطالعه شرکت نداشت، گفت: MNT:
پیام اصلی این مطالعه این است که مسائل مربوط به سلامت روان و احساس پریشانی با مرگ زودرس و زوال عقل مرتبط است. این یافته ها نیاز به تمرکز بر سلامت روان در تمام سنین و شناسایی علل و محرک ها را نشان می دهد.
محققان در مقاله خود خاطرنشان کردند که افرادی که در نظرسنجی FINRISK شرکت نکردند یا اطلاعاتی از دست داده بودند نیز دارای عوامل خطر بیشتر و افزایش خطر زوال عقل و مرگ و میر بودند و این مشارکت انتخابی و عدم پاسخگویی ممکن است نتایج مطالعه را منحرف کند.
محققان همچنین اذعان کردند که اندازهگیری پریشانی روانشناختی آنها بر اساس یک پرسشنامه معتبر چند سؤالی نیست، بلکه بر اساس چندین معیار تک سؤالی برای علائم مختلف پریشانی روانی است. با این حال، این معیارها به طور قابل توجهی مرتبط هستند و یک الگوی ثابت ارتباط با زوال عقل را نشان می دهند.
علاوه بر این، محققان اذعان کردند که هیچ اطلاعاتی در مورد آسیب مغزی تروماتیک، اختلال شنوایی و تماس اجتماعی کم وجود ندارد – سه عامل خطر برای زوال عقل.
دکتر سولکاوا افزود که از شرکت کنندگان در مطالعه خواسته شد تا علائم فعلی پریشانی روانی خود را فقط یک بار گزارش کنند و این منجر به فقدان “چشم انداز طولی” برای علائم می شود.
دکتر ارنستسن اشاره کرد که اطلاعاتی در مورد انزوای اجتماعی یا وضعیت تاهل گنجانده نشده است. تحقیقات نشان داده است که متاهل بودن از زوال عقل محافظت می کند.
دکتر ارنستسن افزود: “ما همچنین می دانیم که بیماری قلبی عروقی هم با سلامت روان و هم با خطر زوال عقل مرتبط است، اما فقط وجود دیابت بود که در مطالعه حاضر تنظیم شد.”
دکتر Archana Singh-Manoux، استاد پژوهشی و مدیر موسسه تحقیقات بهداشتی و پزشکی فرانسه (INSERM) که در این مطالعه شرکت نداشت، گفت: MNT که محدودیت عمده این مطالعه مربوط به علیت معکوس است.
در یکی از مدلهای مورد استفاده برای محاسبه خطر زوال عقل، زمانی که محققان افراد با پیگیری کمتر از 10 سال را حذف کردند، تحلیلهای حساسیت هیچ ارتباط معنیداری بین پریشانی روانی و زوال عقل نشان نداد.
«این یافتهها نشان میدهد که نتایج اصلی این مقاله ناشی از رویدادهای زوال عقل است که بلافاصله پس از اندازهگیری پریشانی روانی رخ میدهد. این یک نمایش کامل از علیت معکوس است، یعنی پریشانی روانی در مرحله پیش بالینی زوال عقل به جای پریشانی روانی که باعث زوال عقل می شود.
– دکتر آرچانا سینگ-مانوکس
وقتی از دکتر سولکاوا در مورد مراحل بعدی تحقیقات پرسیده شد MNT که مطالعات بزرگتر و پیگیری های طولانی تری مورد نیاز خواهد بود.
“استرس، خستگی و علائم افسردگی به شدت با مشکلات خواب مرتبط هستند، که پیشنهاد می شود عوامل خطرزا برای زوال عقل نیز باشند. با این حال، اکثر مطالعات اپیدمیولوژیک فاقد نمونه کافی بزرگ هستند[s] یا پیگیری طولانی،” او گفت.
او افزود: “گام بعدی ما مطالعه مشکلات خواب و طول خواب و خطر زوال عقل با استفاده از گروه های بزرگ فنلاندی است.”
[ad_2]