تحقیق جدید منتشر شده در شناخت و عاطفه این احتمال را بررسی کرد که ویژگیهای روانپریشی توانایی فرد برای تجربه یا شناسایی احساسات در موسیقی را مهار میکند. یافتهها نشان میدهد که، همانطور که پیشبینی میشد، افرادی که دارای ویژگیهای روانپریشی هستند، کمتر احتمال دارد احساسات منتقلشده در موسیقی را به درستی شناسایی کنند. این تحقیق سرنخ دیگری از چالش هایی را که افراد دارای ویژگی های روانی ممکن است در شناسایی و تجربه احساسات داشته باشند ارائه می دهد.
تحقیقات قبلی که رابطه بین ویژگیهای روانپریشی و احساسات را بررسی میکرد، عمدتاً بر سیگنالهای چهره متمرکز بود و پیچیدگی ارتباط عاطفی را دست کم گرفت. با این حال، موسیقی میتواند واکنشهای احساسی قدرتمندی را برانگیزد و یک محرک امیدوارکننده برای مطالعه تفاوتهای پردازش هیجانی فردی است. روانپریشی که با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری شدید مشخص میشود، با مشکلاتی در شناخت و پاسخ به نشانههای عاطفی همراه است.
تحقیق جدید بررسی میکند که آیا ویژگیهای روانپریشی با تفاوتهایی در شناخت و طنیناندازی با موسیقی احساسی مرتبط است یا خیر. نویسندگان این فرضیه را مطرح کردند که افراد با سطوح بالاتری از ویژگیهای روانپریشی در تشخیص و طنیناندازی با نشانههای عاطفی در موسیقی مشکل دارند، زیرا این افراد اغلب در پردازش عاطفی دچار نقص هستند.
تیم تحقیقاتی دو آزمایش را انجام دادند که هر کدام با دو نمونه مستقل از طریق Mechanical Turk و Cloud Research آمازون انتخاب شدند. آزمایش اول شامل 393 بزرگسال و آزمایش دوم شامل 378 بزرگسال بود. شرکتکنندگان یک تکلیف آنلاین شنیدن احساسات موسیقی را انجام دادند که شامل گوش دادن به 21 کلیپ موسیقی بود که احساسات آرام، غمگین یا ترسناک را منتقل میکرد. بعد از هر کلیپ، شرکت کنندگان شدت احساسات منتقل شده و واکنش عاطفی خود را به کلیپ ارزیابی کردند.
صفات روانپریشی با استفاده از فرم کوتاه خود گزارشی روانپریشی اندازهگیری شد. این ارزیابی جنبههای مختلف روانپریشی را شامل میشود، از جمله دستکاری بین فردی، سنگدلی، خود محوری و رفتار ضد اجتماعی. شرکتکنندگان در آزمایش 2 همچنین پرسشنامهای را تکمیل کردند که دادههایی را در مورد اینکه چقدر به موسیقی گوش میدهند و چه احساساتی را که معتقد بودند موسیقی میتواند منتقل کند و در هنگام گوش دادن به موسیقی احساس میکنند، جمعآوری میکرد.
تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که افراد با سطوح بالاتری از ویژگیهای روانپریشی در تشخیص و طنیناندازی با احساسات منتقل شده از طریق موسیقی مشکل داشتند. به طور خاص، این افراد دقت کمتری در شناسایی محتوای عاطفی کلیپهای موسیقی داشتند و واکنشهای احساسی کمتری به کلیپها گزارش کردند. یافته ها در هر دو آزمایش ثابت بود و تحت تأثیر عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنسیت یا قومیت قرار نگرفت.
نویسندگان نوشتند: «این تفاوتها بهویژه در پاسخ به موسیقی ترسناک و موسیقی با سرعت پایینتر قوی بود.
تیم تحقیقاتی پیشنهاد میکند که مشکلات در تشخیص و طنیناندازی با احساسات منتقلشده از طریق موسیقی ممکن است منعکسکننده نقص گستردهتری در پردازش هیجانی ویژگی روانپریشی باشد. نویسندگان همچنین خاطرنشان کردند که این مطالعه پیامدهای مهمی برای استفاده از موسیقی در مداخلات درمانی دارد، زیرا افرادی که دارای ویژگیهای روانپریشی هستند ممکن است مانند افراد بدون این ویژگیها از مداخلات مبتنی بر موسیقی سود نبرند.
با این حال، این مطالعه دارای محدودیت هایی نیز بود که باید در نظر گرفته شود. اول، این مطالعه بر معیارهای خود گزارشی از ویژگیهای روانپریشی تکیه داشت، که ممکن است در معرض سوگیری باشد و ممکن است به طور دقیق سطح واقعی روانپریشی در نمونه را منعکس نکند. دوم، این مطالعه به صورت آنلاین انجام شد، که ممکن است منابع بیشتری از تنوع و نویز را به داده ها معرفی کند. همچنین توجه به این نکته مهم است که مطالعه تمایلات روانپریشی را مورد بررسی قرار داد، که با مطالعه افراد مبتلا به سایکوپاتی بالینی (اختلال شخصیت ضد اجتماعی) یکسان نیست.
با این وجود، این مطالعه بینشهای مهمی را در مورد رابطه بین ویژگیهای روانپریشی و پردازش عاطفی در زمینه موسیقی ارائه میدهد. یافتهها نشان میدهد که افراد با ویژگیهای روانپریشی بالاتر ممکن است در تشخیص و طنیناندازی با احساسات منتقلشده از طریق موسیقی مشکل داشته باشند، که نشاندهنده کمبود گستردهتری در پردازش هیجانی است. این مطالعه پیامدهای مهمی برای استفاده از موسیقی در مداخلات درمانی دارد و نیاز به تحقیقات بیشتر برای درک بهتر نقایص عاطفی مرتبط با روانپریشی را برجسته میکند.
مطالعه “اما نه موسیقی”: ویژگیهای روانپریشی و مشکلات در تشخیص و طنیناندازی با احساسات در موسیقی، توسط RC Plate، C. Jones، S. Zhao، MW Flum، J. Steinberg، G. Daley، تالیف شد. N. Corbett، C. Neumann، و R. Waller.