[ad_1]

به گفته محققان راتگرز، دریافت درمان روانی اجتماعی و رفتاری در کنار داروها برای اختلال مصرف مواد افیونی منجر به تعامل و تداوم درمان بهتر می شود.

برای درک بهتر نقش درمان روانی اجتماعی و رفتاری، این مطالعه که در مجله منتشر شده است مجله درمان سوء مصرف مواد، خدمات دریافت شده توسط مردم را در شش ماه اول پس از شروع بوپرنورفین، دارویی که برای درمان اختلال مصرف مواد افیونی استفاده می شود، مورد بررسی قرار داد.

محققان دریافتند که اکثر بیمارانی که داروی بوپرنورفین را برای درمان اختلال مصرف مواد افیونی شروع می‌کنند، درمان روانی-اجتماعی و رفتاری کمی داشتند یا نداشتند، به طوری که کمتر از 1 از 5 درمان با شدت پایین، حدود دو بار در ماه، و کمتر از 1 از 10 درمان با شدت بالاتر دریافت می‌کردند. درمان.

در تجزیه و تحلیل استفاده از بوپرنورفین در بین بیماران با حداقل هفت روز درمان، دریافت درمان مرتبط با اختلال مصرف مواد افیونی با خطر کمتر قطع دارو در 180 روز اول پس از درمان همراه بود، و این احتمال را افزایش داد که درمان ممکن است به کاهش نرخ بالای ساییدگی کمک کند. معمولاً در اوایل درمان مشاهده می شود.

هیلاری سمپلز، نویسنده مطالعه و استادیار دپارتمان رفتار، جامعه و سیاست سلامت در دانشکده راتگرز گفت: «ما بر 180 روز اول درمان متمرکز شدیم، زیرا این یک دوره پرخطر برای قطع دارو است. سلامت عمومی.

در حالی که تعداد کمتری از بیماران با حداقل خدمات درمانی یا بدون خدمات درمانی به معیار حداقل مدت زمان دارودرمانی رسیدند، بخش قابل توجهی 180 روز یا بیشتر تحت درمان با بوپرنورفین قرار گرفتند، که نشان می دهد بسیاری از بیماران به درمان تنها با دارو ادامه می دهند.

سمپلز گفت: “این یافته نشان می دهد که بیمه نامه هایی که نیاز به ارجاع یا دریافت خدمات روانی اجتماعی برای دریافت بوپرنورفین یا سایر داروها برای درمان اختلال مصرف مواد افیونی دارند، ممکن است موانعی بیش از حد محدود کننده برای درمان دارویی بسیار موثر ایجاد کند.” با این حال، تلاش‌ها برای اطمینان از دسترسی کافی به خدمات حمایتی روانی اجتماعی برای تسهیل دسترسی بیمارانی که می‌توانند از درمان بهره‌مند شوند، مهم است، مانند گسترش اخیر در بهداشت از راه دور که می‌تواند موانع فعلی مراقبت را برطرف کند.»

محققان خاطرنشان می کنند که الگوهای استفاده از درمان با شاخص های نیاز به درمان مطابقت دارد که ممکن است نشان دهنده همسویی مناسب بین ویژگی های بیمار و اقدامات بالینی فعلی باشد. بیمارانی که درمان روانی اجتماعی و رفتاری دریافت کردند، میزان بیشتری از تشخیص سلامت روان و مصرف مواد، از جمله اختلالات مصرف حشیش و مواد محرک را داشتند.

سمپلز می افزاید: «بیمارانی که دارای اختلالات مصرف مواد همراه هستند که فاقد گزینه های دارویی مؤثر، مانند کوکائین و آمفتامین ها هستند، می توانند یک گروه اولویت دار برای خدمات روانی اجتماعی باشند. “تحقیقات بیشتر برای درک رابطه بین پروفایل های بالینی و خدمات درمانی برای همسو کردن نیازهای بیمار با درمان مبتنی بر شواهد برای بهبود حفظ دارو و نتایج بیمار بسیار مهم است.”

این مطالعه اولین مطالعه ای بود که روند درمان روانی و رفتاری دریافت شده در کنار بوپرنورفین را در درمان بزرگسالان مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی مشخص کرد.

منبع داستان:

مواد ارائه شده توسط دانشگاه راتگرز. نوشته اصلی توسط Michelle Edelstein. توجه: محتوا ممکن است برای سبک و طول ویرایش شود.

[ad_2]