[ad_1]
محققان دانشکده پزشکی سن دیگو دانشگاه کالیفرنیا و مرکز سرطان مورس در دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو گزارش دادند که با موفقیت هسته را از نوعی سلول در همه جا حاضر به نام انوکلئاسیون خارج کردند و سپس از سلول مهندسی شده ژنتیکی به عنوان یک محموله منحصر به فرد برای تحویل استفاده کردند. درمان دقیقاً برای بافت های بیمار.
یافته ها در شماره 20 دسامبر 2021 منتشر شده است مهندسی زیست پزشکی طبیعت.
هدف قرار دادن و تحویل داروها یا درمانها به سلولها و بافتهای بیمار به طور قابلتوجهی مزایای درمانی را افزایش میدهد و در عین حال عوارض جانبی را کاهش میدهد. در مطالعه جدید، تیمی به رهبری ریچارد کلمکه، نویسنده ارشد، دکترا، استاد پاتولوژی در دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا، سلولهای استرومایی مزانشیمی (MSCs) را اصلاح ژنتیکی کردند تا رفتار بیماریجویانه خود را تقویت کنند، سپس هستههای آنها را با حفظ اندامکها حذف کردند. که انرژی و پروتئین های مورد نیاز برای عملکردهای درمانی را تولید می کند.
در مدلهای موش التهاب حاد و پانکراتیت، محققان سلولهای هستهدار را که «Cargocytes» نامیده میشوند، با یک سیتوکین ضد التهابی مهندسی کردند – یک پروتئین سیگنالدهنده که پاسخ ایمنی را تحریک میکند و میتواند التهاب و بیماریهای مرتبط را کاهش دهد و سپس به صورت سیستمیک آنها را در داخل بدن تزریق کردند. موشهایی که در آنها به مدت چند روز در مکانهای مورد نظر خود داروهای زیست فعال را در سطوح بالا تولید کردند و این بیماری را بهبود بخشیدند.
کلمکه میگوید: «این کارگوسیتها بیشتر عملکرد سلولی خود را حفظ میکنند، اما اکنون ظرفیت بسیار بالایی برای حمل و رساندن داروهای خاص به بافتهای هدف به روشی ایمن دارند. این امر امکان درمان بیماریها را با تحویل داروها دقیقاً در جایی که میتوانند بهترین عملکرد را داشته باشند، با احتمال کمتری برای عوارض جانبی ناخواسته ناشی از مصرف آن داروها به جای دیگر باز میکند.»
نویسندگان میگویند که استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی اصلاحشده، دارای مزایای متعددی نسبت به روشهایی است که از سلولهای دست نخورده بهعنوان وسیلهای انتقال استفاده میکنند.
اولاً، به دلیل نگرانیهای ایمنی، دریافت تأییدیه نظارتی برای استفاده بالینی از سلولهای بنیادی مهندسی شده گسترده، که توانایی تکثیر و تمایز را نیز دارند، دشوار است.
دوم، سلولهای اولیه جمعآوریشده از اهداکنندگان برای اهداف تحویل درمانی، ظرفیتهای مهندسی زیستی و درمانی محدودی دارند.
ثالثاً، کارگوسیتها پس از تزریق به بدن سرنوشت مشخصتری دارند و قابل پیشبینیتر هستند، زیرا نمیتوانند رونویسی ژن جدید را انجام دهند، و این احتمال را از بین میبرند که ممکن است عوامل ناخواسته تولید کنند، به انواع سلولهای ناخواسته تمایز یابند یا به روشهای نامطلوب به بافتها پیوند بزنند.
“این به معنای آن چیزی است که ما مهندسی می کنیم ex vivo، در آزمایشگاه، به درستی کار خواهد کرد in vivoکلمکه گفت: “این کار استفاده از Cargocytes را برای کاربردهای بالینی دقیق تر و قابل اعتمادتر می کند.”
کلمکه گفت گامهای بعدی شامل بهینهسازی توانایی کارگوسیتها برای ارائه چندین روش درمانی مختلف به بافتهای بیمار در داخل بدن، کشف فرصتها برای مهندسی و تولید سلولهای دیگر، مانند سلولهای ایمنی، و توسعه رویکردی مشابه برای جستجو و ریشهکن کردن سرطانهای متاستاتیک است. در سراسر بدن پخش شود.
نویسندگان مشترک عبارتند از: Huawei Wang، Christina N. Alarcon، Bei Liu، Felicia Watson، Stephen Searles، Calvin K. Lee، Willie Pi، Dale Allen و Jack D. Bui، همه در UC San Diego. و جرمی کیز و یان لامردینگ از دانشگاه کرنل.
منبع داستان:
مواد ارائه شده توسط دانشگاه کالیفرنیا – سن دیگو. اصل نوشته اسکات لا فی. توجه: محتوا ممکن است برای سبک و طول ویرایش شود.
[ad_2]