انسان ها می توانند در موقعیت های غیراجتماعی، مانند پیمایش یک مسیر پیاده روی جدید یا برنامه ریزی برای تعطیلات، چند قدم جلوتر فکر کنند. یک مطالعه در کوه سینا اکنون نشان می دهد که ما ممکن است این کار را هنگام تعامل با افراد دیگر نیز انجام دهیم.
در تلاش برای درک اینکه چگونه احساس کنترل بر دیگران ممکن است بر فرآیندهای تصمیم گیری مغز تأثیر بگذارد، محققان دانشکده پزشکی Icahn در کوه سینا توانایی افراد سالم انسان را برای انجام یک بازی چانه زنی آزمایش کردند. برای اولین بار، آنها دریافتند که مردم هنگام تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران از “تفکر آینده” استفاده می کنند. تفکر رو به جلو بدون در نظر گرفتن اینکه آیا سوژه ها واقعاً می توانند بر دیگران تأثیر بگذارند اتفاق افتاد و به نظر می رسید که توسط فعالیت عصبی در مرکز تصمیم گیری شناخته شده مغز هدایت می شود.
“انسانها موجوداتی اجتماعی هستند. و از نظر ما، بسیاری از اختلالات روانپزشکی نتیجه مشکلات نحوه برنامه ریزی نرم افزار مغز برای مدیریت موقعیت های اجتماعی است. در این مطالعه ما سعی کردیم قوانینی را که بر نحوه برنامه ریزی آن نرم افزار حاکم است، درک کنیم.” دکتر شیائوسی گو، مدیر مرکز روانپزشکی محاسباتی در کوه سینا گفت. “نتایج ما نشان می دهد که در موقعیت های اجتماعی خاص، مغز از نوعی تفکر رو به جلو استفاده می کند که اغلب هنگام بازی شطرنج استفاده می شود.”
این مطالعه توسط دکتر سوجونگ نا، دانشجوی کارشناسی ارشد سابق آزمایشگاه گو و دکتر دونگیل چانگ، محقق اصلی در موسسه ملی علم و فناوری Uslan در کره جنوبی انجام شد.
محققان به طور خاص بررسی کردند که آیا از تفکر رو به جلو در مواقعی استفاده می شود که سعی می کنیم بر دیگران تأثیر بگذاریم یا «کنترل اجتماعی» اعمال کنیم. دهه ها تحقیق نشان داده است که کنترل اجتماعی می تواند تأثیرات عمیقی بر رفاه و سلامت روان داشته باشد. اگرچه چندین مطالعه نشان دادهاند که تفکر رو به جلو در موقعیتهای غیر اجتماعی استفاده میشود، تعداد کمی نقش آن را در نحوه تعامل ما با دیگران بررسی کردهاند.
برای آزمایش این ایده، محققان ابتدا 48 داوطلب سالم را در یک اسکنر مغز قرار دادند و نسخههای مختلف «بازی اولتیماتوم» را انجام دادند، یک تمرین چانهزنی معروف که در آن از آزمودنیها خواسته شد تا 20 دلار با تیم مقابل تقسیم کنند. پیشنهادات اولیه همیشه از 5 دلار شروع می شد. در یکی از نسخه های “قابل کنترل” بازی، قوانین قابل پیش بینی بودند. اگر آزمودنی 5 دلار را بپذیرد، پیشنهاد بعدی یک یا دو دلار کمتر خواهد بود. برعکس، رد 5 دلار منجر به افزایش پیشنهاد بعدی با همان مقادیر شد. برای نسخه دوم، «غیرقابل کنترل» بازی، تصمیم اولیه سوژه هیچ تأثیری بر پیشنهادات زیر نداشت. در عوض آنها به طور تصادفی انتخاب شدند و بنابراین غیرقابل پیش بینی بودند. هر سوژه 40 راند بازی کرد که به طور متناوب بین دو نسخه مختلف اجرا می شد.
نتایج اولیه نشان داد که بین نحوه پاسخ آزمودنیها به بازیها تفاوتهایی وجود دارد که نشان میدهد آنها مزایای ناشی از نسخه قابل پیشبینی را درک کرده و از آن استفاده میکنند. مهمتر از همه، آنها پیشنهادهای بالاتری دریافت کردند، تصمیمگیری بیشتر طول کشید و هنگام بازی نسخه قابل پیشبینی، احساس کنترل بیشتری داشتند.
شرکت کنندگان احساس کنترل در طول بازی غیرقابل پیش بینی را گزارش کردند که بسیار بالاتر – حدود 40 درصد – از واقعیت بود که شانس کنترل صفر بود. علاوه بر این، در یک زیرمجموعه از آزمایشها، آزمودنیها بهجای تیمها، بازیها را با رایانه انجام دادند. در اینجا شرکت کنندگان بدون توجه به اینکه کدام نسخه را بازی می کنند و با وجود اینکه پیشنهادات بالاتری در نسخه قابل پیش بینی دریافت کرده اند، حدود 60 درصد کنترل بازی را در دست دارند.
دکتر گو گفت: «این نتایج بر تعامل پیچیده بین کنترل پذیری واقعی موقعیت های اجتماعی و احساس کنترل ما تأکید می کند.
با این وجود، آزمایشهای مدلسازی محاسباتی نشان میدهد که در هر موقعیت آزمایش شده – قابل پیشبینی در مقابل غیرقابل پیشبینی و تیم در برابر رایانه – آزمودنیها به طور مداوم از تفکر رو به جلو برای انجام بازی استفاده میکنند. به عبارت دیگر، یک الگوریتم کامپیوتری که آزمایش میکرد که آیا سوژه قبل از تصمیمگیری در مورد پیشنهاد، دو، سه یا چهار قدم جلوتر فکر میکند، نتایج اولیه را بهتر از الگوریتمی که فرض میکرد آزمودنیها فقط یک قدم جلوتر واکنش نشان میدهند یا فکر میکردند، بازسازی میکرد.
این یافته ها با نتایج نسخه آنلاین آزمایش های اولیه که توسط 1342 شرکت کننده انجام شد، تقویت شد. باز هم، نتایج نشان داد که نسخه قابل پیشبینی بازی پیشنهادات بالاتر و حس کنترل بیشتری نسبت به نسخه غیرقابل پیشبینی ایجاد میکند، حتی اگر شبیهسازی نشان داد که تفکر رو به جلو برای هر دو مورد استفاده قرار گرفته است.
در نهایت، نتایج اسکنهای مغزی نشان میدهد که این انتخابها توسط فعالیت عصبی در قشر جلوی پیشانی شکمی، مرکز تصمیمگیری که در تفکر آینده نقش دارد، هدایت میشوند. به عنوان مثال، شبیهسازی رایانهای دو مرحلهای به جلو به توضیح تغییرات این ناحیه از مغز بهتر از سایر شبیهسازیها یا زمانی که در سایر مناطق مغز اعمال میشود، کمک کرد.
دکتر گو گفت: «این نتایج نقش قشر پیش پیشانی شکمی میانی و آیندهاندیشی را در زندگی ما گسترش میدهد. ما قصد داریم در آینده بررسی کنیم که چگونه مشکلات موجود در برنامه تفکر آینده مغز ممکن است در افسردگی، اسکیزوفرنی و سایر اختلالات عصبی روانی نقش داشته باشد.
این کار توسط مؤسسه ملی بهداشت (MH120789، MH122611، و MH123069) پشتیبانی شد. دانشگاه تگزاس، دالاس؛ موسسه ملی علم و فناوری اولسان (کره جنوبی، 1.180073.01)؛ بنیاد ملی تحقیقات کره (NRF-2018R1D1A1B07043582)؛ مرکز تحقیقات، آموزش و بالینی بیماری روانی (MIRECC VISN 2) در مرکز پزشکی امور کهنه سربازان جیمز جی پیتر (برانکس، نیویورک). انجمن ماکس پلانک (آلمان)؛ بنیاد الکساندر فون هومبولت (آلمان).