در اولین عکس تحقیقاتی خود در سال، پروژه زنان و رهبری یوتا در دانشگاه ایالتی یوتا مقالاتی را منتشر کرد که به بررسی اختلالات خوردن در میان زنان در یوتا میپردازد.
تیم تحقیق و گزارش شامل مایا مییری، سارا بوقوسیان و سادی وایلد بود.
همانطور که توسط تیم تحقیقاتی توضیح داده شد، اختلالات خوردن “شرایط رفتاری هستند که با اختلال شدید و مداوم در رفتارهای خوردن و افکار و احساسات ناراحت کننده مرتبط مشخص می شوند.”
این تحقیق بیان می کند که آنها اغلب با سایر اختلالات سلامت روان، مانند اختلالات خلقی، اختلالات اضطرابی، اختلالات وسواس فکری اجباری و مشکلات سوء مصرف مواد، و همچنین اختلالات عصبی رشدی مانند اختلال طیف اوتیسم و اختلال کمبود توجه/بیش فعالی همراه هستند.
به گفته تیم تحقیقاتی سه نفره، «افراد +LGBTQ نیز آسیب پذیرتر هستند». مهمتر از همه، آنها نوشتند که اختلالات خوردن “به عنوان یکی از کشنده ترین بیماری های روانی در ایالات متحده شناخته می شود.”
یک مطالعه اخیر در ایالات متحده تخمین زده است که بین سال های 2018 تا 2019، هر 51.5 دقیقه یک نفر بر اثر اختلالات خوردن جان خود را از دست می دهد. این گزارش پیش بینی می کند که 28.8 میلیون آمریکایی در مقطعی از زندگی خود از یک اختلال خوردن رنج می برند و مشخص شد زنان دو برابر بیشتر از مردان در معرض اختلال خوردن هستند.
با توجه به خطر مرگ و میر، نرخ بالاتر در میان زنان و شیوع پیش بینی شده اختلالات خوردن در یوتا، UWLP به دنبال درک بهتر آنچه ممکن است بر این بحران بهداشت عمومی در این ایالت تأثیر بگذارد، بود.
انواع مختلف اختلالات خوردن عبارتند از بی اشتهایی عصبی (به آن بی اشتهایی)، پرخوری عصبی (بولیمیا)، اختلال پرخوری یا BED، اختلالات محدودکننده اجتنابی مصرف غذا یا ARFID، سایر اختلالات تغذیه یا خوردن مشخص شده، به اختصار OSFED، پیکا و نشخوار فکری. -اختلالات نارسایی
علاوه بر طبقه بندی ها، سایر رفتارهای اختلال خوردن، مانند ارتورکسیا و ورزش اجباری، شناخته شده است.
طبق تحقیقات UWLP که نتایج دو مطالعه ملی را با هم مقایسه کرد، یکی به دادههای سالهای 2001 تا 2003 و دیگری با تحلیل دادههای سالهای 2012 تا 2013، «شیوع بیاشتهایی در دوره اخیر کمی بیشتر بود (به استثنای مردان) اما شیوع بولیمیا و BED کمتر بود.
بر اساس مطالعه UWLP که نشان دهنده 69.2٪ موارد، OSFED شایع ترین اختلال خوردن در یوتا است، در مقایسه با پرخوری عصبی (26.3٪) و بی اشتهایی (26.2٪).
مشخص شد که وزن در اختلالات خوردن نقش دارد که در گزارش UWLP به آن EDs گفته می شود، اگرچه اشاره شد که افراد با هر وزنی ممکن است به چنین وضعیتی مبتلا شوند.
در عکس فوری تحقیق آمده است: «تحقیقات نشان داده است که افرادی که دارای اضافه وزن یا چاق هستند، در معرض خطر افزایش رفتارهای غذایی اختلال هستند.
گزارش میگوید دادههای اپیدمیولوژیک سراسری در مورد یوتانهایی که مبتلا به اختلال خوردن هستند بسیار محدود است، اما چندین نشریه اخیر نشانههایی از روند ED ارائه میدهند.
تحقیقات UWLP به گزارش سال 2018 ارائه شده توسط مقامات محلی بهداشت روان در یوتا اشاره کرد که نشان داد 0.2٪ از مشتریان 18 ساله و بالاتر آنها با اختلالات خوردن تشخیص داده شده بودند.
مطالعه دیگری با تجزیه و تحلیل دادههای پایگاه داده جمعیت یوتا که سالهای 1995 تا 2015 را پوشش میدهد، نشان داد که از میان نمونهای متشکل از 4606 نفر در سنین 12 تا 55 سال مبتلا به اختلال خوردن شناخته شده، نزدیک به 91 درصد زن بودند.
طبق گزارش UWLP، وزارت بهداشت و خدمات انسانی یوتا دریافت که بین سالهای 2011 تا 2013، 4.0 درصد از دانشآموزان دختر و 1.4 درصد از دانشآموزان پسر معیارهای کموزنی و داشتن رفتارهای غذایی نامناسب را داشتند.
تیم تحقیقاتی نتیجه گرفت: «این معیارها با نرخ بالاتر افسردگی، افکار خودکشی، قلدری و خشونت مرتبط بودند. طبق گزارشی در سال 2019 از انجمن سلامت کالج آمریکا: ارزیابی سلامت کالج ملی برای دانشگاه ایالتی یوتا، تعداد بیشتری از دانشجویان دختر به دلیل بی اشتهایی یا پرخوری عصبی توسط یک متخصص بهداشت روانی نسبت به دانشجویان پسر تشخیص داده شده یا تحت درمان قرار گرفتند. گزارش USU همچنین نشان داد که تعداد بیشتری از دانشآموزان دختر (5.8%) نسبت به پسران (0.6%) یا دانشآموزان ترنس/ناسازگار با جنسیت (4.5%) مبتلا به EDs تشخیص داده شدند. از زنان مبتلا به ED، تنها 44.8٪ در 12 ماه گذشته از یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی یا متخصص سلامت روان کمک گرفته اند.
UWLP گزارش داد که عوامل خطر و محرکهای اختلالات خوردن برای هر زن متفاوت است، اما این عوامل اغلب شامل تأثیرات منفی رسانهها یا نارضایتی از تصویر بدن هستند. عوامل بیرونی مانند خدمت سربازی و مشارکت ورزشی نیز از عوامل خطر محسوب می شوند.
این عکس فوری گزارش میدهد: «قرار گرفتن در رسانهها و رسانههای اجتماعی، مشارکت در فعالیتهای خاص، تجربه رویدادهای زندگی مانند ازدواج و فرزندآوری، و ضربههای روحی میتواند بر رشد و مسیر اورژانس تأثیر بگذارد. ED ها اغلب با سایر چالش های سلامت روان مرتبط هستند و افزایش خطر خودکشی به ویژه نگران کننده است. در حال ظهور از همه گیری، داده ها نشان داد افزایش نیازهای مرتبط با ED و کاهش مراقبت. نظارت بر شیوع ED و روند دسترسی به مراقبت های بهداشتی بسیار مهم خواهد بود.
مقاله تحقیقاتی UWLP بیان می کند که بیماری های روانی، از جمله اختلالات خوردن، در صورت عدم درمان به تدریج برای سلامتی فرد مضر است.
این تحقیق نتیجه گیری می کند: “بهبود ابتکارات پیشگیری و درمان ED در یوتا و اجرای برنامه های پیشگیری مبتنی بر شواهد در مدارس یوتا ضروری است.” “علاوه بر این، تلاش های هماهنگ برای ردیابی شیوع در ایالت مورد نیاز است. برداشتن این گامهای اساسی سلامت روان و سلامت جسمی دختران و زنان را در سراسر یوتا بهبود میبخشد، که تأثیر آنها را در خانهها، جوامع و در ایالت ما تقویت میکند.»
خبرنامه
به هزاران نفر بپیوندید که در حال حاضر خبرنامه روزانه ما را دریافت می کنند.