CNN
–
یکی از ستاره های سریال، نیک کیرگیوس، ممکن است هنوز آن را تماشا نکرده باشد، در حالی که اندی موری شماره 1 سابق جهان می گوید که علاقه ای به تماشای آن ندارد. اما مستند جدید نتفلیکس با نام «نقطه شکست» از زمانی که در 13 ژانویه اکران شد، سرفصل های زیادی را به خود اختصاص داده است.
این مستند که بر روی نسل بعدی ستاره های تنیس تمرکز دارد، توسط تیم سازنده سریال موفق فرمول 1 نتفلیکس “Drive to Survive” ساخته شده است.
هدف آن نشان دادن استعدادهای جوان این ورزش به جهان است، استعدادهایی که قرار است از زیر سایه رافائل نادال و نواک جوکوویچ خارج شوند (و در زمان فیلمبرداری، راجر فدرر و سرنا ویلیامز که هنوز بازنشسته نشده بودند) .
تنیس در حالی که خود را برای دوره جدید ورزش آماده میکند، میخواهد مخاطبان جدیدی به دست آورد، دورهای بدون ستارههای قابل سرمایهگذاری، استعدادهای نسلی که به نامهای معروف تبدیل شدند.
یکی از راههای دستیابی به این هدف این است که دوربینها 10 بازیکن ATP و WTA را در طول فصل دنبال کنند و امیدوار باشند که تنیس را هیجانانگیز، پر زرق و برق و دراماتیک جلوه دهند، همانطور که «Drive to Survive» برای F1 انجام داد.
این کاملاً موفق نیست زیرا تنیس کاملاً همان سریال مسافرتی F1 نیست. اما صحبت در مورد “نفرین نقطه شکست” که این هفته در رسانه های اجتماعی ظاهر شد، شاید پس از خروج شش ستاره از پنج اپیزود اول از مسابقات آزاد استرالیا، قبل از اولین آخر هفته مسابقات، کمی چیزی به روایت اضافه کند. سه نفر مصدوم از مسابقات خارج شدند.
فقط فلیکس اوگر-آلیاسیمه 22 ساله از کانادا در قرعه کشی انفرادی باقی مانده است.
او در پاسخ به سوال خبرنگاران در مورد به اصطلاح نفرین گفت: “فکر کردم خنده دار بود.” “من نمی دانم؛ فکر نکنم وصل باشه
“شاید بازیکنانی که شکست خوردند، شاید آنها احساس کنند که به نوعی به هم متصل شده اند. من فکر نمی کنم آنها انجام دهند. به هر حال فکر نمی کنم وصل باشد. خنده دار است که گاهی اوقات اوضاع چگونه پیش می رود.»
با تشریح اصول اولیه نحوه عملکرد بازیها و مجموعهها در قسمت اول، نمایش به وضوح نوع خاصی از مخاطبان را در ذهن دارد – مخاطبی که چیز زیادی درباره این ورزش نمیداند.
اکثر بازیکنان برجسته – ماریا ساکاری، تیلور فریتز، پائولا بادوسا، اوگر-آلیاسیم، کاسپر رود – قبل از تبدیل شدن به ستاره های جهانی، باید برنده های زیادی انجام دهند، اگرچه همه آنها در یک مقطع زمانی در جهان حضور داشته اند. 10 تا
مسلماً سایرین در این نمایش، یعنی هوگو باس، متئو برتینی و تاریخ ساز اونس ژابور، بیشتر شناخته شده اند، زیرا سال گذشته به فینال های گرند اسلم رسیده بودند.
این سریال با بزرگترین ستارهای آغاز میشود، کیرگیوس، استرالیایی که به تیتر اخبار در سراسر جهان عادت کرده است، و نه همیشه به خاطر کیفیت تنیساش.
این بازیکن 27 ساله در برنامه به عنوان با استعدادترین بازیکن نسل خود توصیف می شود، با این حال او در رشته انفرادی برنده نشده است، اگرچه سال گذشته به فینال ویمبلدون رسید.
او شاید مظهر به اصطلاح نسل بعدی این ورزش باشد، با استعداد، بله، هنوز کاملاً شکست نخورده است و در معرض خطر غصب شدن توسط موج بعدی بازیکنانی است که از راه میرسند.
اپیزود اول دریچه ای را باز می کند که نشان می دهد کیرگیوس چگونه با شهرت و انتظاراتی که پس از پیروزی پر شورش بر نادال در ویمبلدون زمانی که فقط 19 سال داشت، دست و پنجه نرم کرد، دست و پنجه نرم کرد.
استرالیایی در مورد تنهایی این ورزش صحبت می کند – اینکه چگونه هفته به هفته رقابت می کند، جابجایی از هتلی به هتل دیگر برای او مناسب نیست – و مشکل نوشیدنی که در جوانی داشت.
“برای سلامت روانم فقط باید با خودم مهربان تر باشم. من هرگز نمی توانستم بازیکنی باشم که در تمام طول سال بازی کند. من نمی توانستم این کار را انجام دهم.
او میگوید که او هر شب از روزهای جوانیاش به عنوان یک حرفهای نوشیدنی مینوشید، زیرا زندگیاش «از کنترل خارج میشد»، در حالی که مدیرش، دنیل هورسفال، میگوید که از یک برنامه ردیابی روی تلفن خود برای جستجوی کیرگیوس استفاده میکند. شب های بیرون رفتنش
هورسفال میگوید: «من قبلاً موقعیت مکانی شما را روی تلفنم داشتم و برخی از صبحها به صورت فیزیکی میرفتم و میرفتم ببینم کجا هستید، در چه هتلی هستید، قبل از مسابقات، قبل از مسابقه در خانه چه کسی اقامت میکردید. “این سخت بود.”
آنچه مشخص می شود این است که حتی برای کسانی که موفق هستند – قهرمانان ممکن است برنده گرند اسلم نباشند، اما در بین بهترین های جهان هستند – تنیس یک ورزش بی رحمانه است.
در اینجا نمایشی است که نخبگان جوان این ورزش را نشان می دهد، و بیشتر آنها در مقاطعی از زندگی جوان خود از نظر ذهنی دچار مشکل شده اند.
این دنیای تنهایی است و همانطور که فریتز آمریکایی در اپیزودی که حول محور سفر او میگوید، «هر هفته یک بازنده هستید»، زیرا تنها افرادی مانند نادال و جوکوویچ برنده اکثر تورنمنتهایی هستند که وارد میشوند. برای بقیه، حتی اونایی که خیلی خیلی خوبن، شکست مکرر است
Bedosa اسپانیایی که زمانی مرد شماره دو جهان بود، به طرز باورنکردنی صادق است و در مورد اینکه چگونه این ورزش بر سلامت روانی او تأثیر گذاشته است، چگونه فشار برای موفقیت، پیروزی، صعود در رده بندی برای او بیش از حد شده است صحبت می کند.
«مردم در مورد من صحبت می کردند که انگار من شخصیت بزرگ بعدی هستم، ماریا شاراپووا. احساس کردم، “وای، حالا باید یک اسطوره شوم.” شاید سال آینده، من باید یکی از 10 بازیکن برتر باشم. بنابراین، برای من، این فشار زیادی بود.
بسیاری از مردم در مورد آن صحبت نمی کنند زیرا احساس می کنند ضعیف تر خواهند شد، اما من فکر می کنم کاملا برعکس است. من از نظر ذهنی میجنگم تا دوباره خودم را پیدا کنم.»
ساکاری، بازیکن یونانی در مورد اینکه چگونه پس از شکست در نیمه نهایی اوپن فرانسه از باربورا کرجیچیکووا، سه روز نتوانست بخوابد – “به مربیانم گفتم که می خواهم از تنیس بازنشسته شوم.”
مادر ساکاری که خود یک تنیسور سابق است، این ورزش را به اختصار بیان می کند: «تنیسورها فقط به حریفان نمیبازند، بلکه به خودشان میبازند.»
این فقط یک بخش کوتاه است، اما تکان دهنده زیرا شوهر جابور، که به دلایل مالی مربی تناسب اندام او نیز هست – پس از یک فصل موفقیت آمیز در سال 2022، می توان تصور کرد که دیگر نگرانی های مالی وجود ندارد – از همسرش در مورد بچه دار شدن می پرسد.
این زن تونسی که فصل گذشته اولین زن عربی بود که به فینال گرند اسلم رسید، در حالی که از آرزوی خود برای داشتن یک روز بچهدار شدن صحبت میکند، به نظر میرسد که در حال حاضر روی حرفهاش تمرکز کرده است. سپس جفت برای یک آغوش طولانی در آغوش می گیرند.
این مجموعه بر چیستی یک ورزش انفرادی تنیس تاکید می کند. ساکاری از تیمش خداحافظی می کند و به مسابقه خود رانده می شود. مهم نیست که اطرافیان یک بازیکن چقدر بزرگ هستند، آنها به تنهایی در زمین هستند و با حریف و افکارشان می جنگند.
این سفر همچنین برای کسانی که هر هفته رقابت می کنند، بی امان به نظر می رسد. یک تورنمنت تمام می شود و دیگری شروع می شود.
و تا حدی به این دلیل و تا حدودی به دلیل تمرکز و فداکاری مورد نیاز برای برنده شدن در تورنمنت ها، به نظر نمی رسد که بازیکنان بسیاری از دنیایی را که بی وقفه در اطراف آن سفر می کنند، تجربه کنند.
در طول مسابقات اوپن استرالیا، دوربین ها برتینی و دوست دخترش، آژلا توملیانوویچ، که او نیز یک تنیس باز حرفه ای است، نشان می دهد که در اتاق هتل خود شام می خورند و از طریق لپ تاپ روی تخت خود فیلم می بینند.
خارج از آن ملبورن است، یکی از بهترین شهرهای جهان، اما شهر آنها دنیایی محدود است. از زمین های تمرین، سالن بدنسازی، اتاق هتل.
آیا تماشای «نقطه شکست» باعث حسادت شما به تنیسورها می شود؟ نه واقعا. آیا این باعث می شود که بخواهید بخشی از دنیای آنها باشید؟ نه واقعا. آیا این سوال برای شما ایجاد می شود که چگونه چنین سبک زندگی بر رفاه یک فرد تأثیر می گذارد؟ قطعا.