محققان دانشکده پزشکی دانشگاه کلرادو تحقیقات جدیدی را منتشر کردند که نشان میدهد HDAC11 پروتئین G را تنظیم میکند. گیرنده های جفت شده (GPCR) به نام گیرنده های بتا آدرنرژیک (β-ARs).
جزئیات این مطالعه در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا (PNAS)، مجله رسمی آکادمی ملی علوم منتشر شده است.
نویسنده اصلی این مطالعه، دکتر Rushita Bagchi، اکنون یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه آرکانزاس برای علوم پزشکی است و قبلاً در آزمایشگاه تیموتی مک کینزی، دکترا (در توییتر McKinseyLab@)، استاد پزشکی در بخش قلب و عروق که نویسنده مسئول مقاله است. هر دو بخشی از کنسرسیوم تحقیقات و ترجمه فیبروز هستند، برنامه ای که توسط دانشکده پزشکی CU برای بهبود درک بیماری های فیبروتیک در سیستم های مختلف اندام تامین می شود.
دانشمندان ابتدا عملکرد بیولوژیکی HDAC11، آنزیم لیزین دمیریستولاز را مطالعه کردند و مشخص کردند که حذف آن در مدل های حیوانی، تشکیل بافت چربی قهوه ای (BAT) را تحریک می کند. فقدان HDAC11 همچنین باعث ایجاد “beiging” شد و بافت چربی سفید (WAT) را به بافت چربی قهوهای مانند تبدیل کرد. BAT و WAT بژ اشکال منحصر به فردی از چربی هستند که در پاسخ به دمای سرد تحریک می شوند. BAT و WAT بژ گرما تولید می کنند و با این کار کالری می سوزانند. از منظر درمانی، علاقه شدیدی به تولید داروهایی وجود دارد که BAT را فعال میکنند یا WAT معمولی را به WAT بژ تبدیل میکنند به عنوان وسیلهای برای کاهش وزن در زمینه چاقی و دیابت. یک روش برای انجام این کار، تحریک β است2– و β3--ARs با این حال، داروهایی که این GPCR ها را هدف قرار می دهند، به عنوان درمان های ضد چاقی در کلینیک، شاید به دلیل دوزهای بالای مورد نیاز، که می تواند عوارض جانبی قلبی عروقی ایجاد کند، عملکرد ضعیفی داشته اند.
مک کینزی میگوید: «تحقیقات جدید ما نشان میدهد که مهار HDAC11 سیگنالهای β-AR را در سلولهای چربی از طریق مکانیسمی که قبلاً شناسایی نشده بود به نام میریستولاسیون لیزین ارتقا میدهد.» “یافتهها پایه و اساس توسعه درمانهای چاقی و دیابت را بر اساس افزایش سیگنالدهی GPCR در بافت چربی با مهار HDAC11 ایجاد میکند. لیزین میریستولاسیون برگشتپذیر مکانیزم بسیار منحصربهفردی است که هرگز برای تنظیم یک GPCR توصیف نشده است. با توجه به نقشهای حیاتی β-ARها در فرآیندهای فیزیولوژیکی و پاتوفیزیولوژیکی مختلف، ما فکر میکنیم که این کار برای مخاطبان گستردهای جالب خواهد بود و پتانسیل زیادی برای ترجمه بالینی دارد.”
باغچی می افزاید: «قبل از بردن چنین چیزی به کلینیک، کارهای اضافی زیادی باید روی نیمکت انجام شود. این مقاله تنها دومین سوبسترای میریستویله HDAC11 را توصیف میکند. احتمالاً پروتئینهای بیشتری وجود دارد که سوبستراهای HDAC11 هستند، و بنابراین، وقتی نوبت به درک پیامدهای بیولوژیکی و پتانسیل درمانی مهار این میشود، در نوک کوه یخ هستیم. دمیریستولاز جذاب.”
منبع داستان:
مواد ارائه شده توسط پردیس پزشکی دانشگاه کلرادو Anschutz. نوشته اصلی توسط گرگ گلاسکو. توجه: محتوا ممکن است برای سبک و طول ویرایش شود.