من یک دهه است که از بازار کشاورزان محلی خود خرید می کنم. این ترکیبات از سراسر جهان مانند لیمو، لیموترش یا آووکادو را ذخیره نمیکند، اما میتوانید طیف وسیعی از محصولات محلی از سیب و کدو، برگها و سبزیها، گوشتهای مقرون به صرفه و گونههای پایدار غذاهای دریایی مانند شاه ماهی را پیدا کنید. صدف و خرچنگ مواد تشکیل دهنده به صورت محلی رشد می کنند، بنابراین در فصول نیز قفل می شوند: توت فرنگی فقط در تابستان، مارچوبه در ماه می و ژوئن، گل کدو سبز، کدو حلوایی، براسیکا و شکار از اواخر تابستان تا پاییز در دسترس است. من به نام افرادی را می شناسم که غذاهایی را که ما می خوریم پرورش می دهند و چیزی برای خرید مستقیم از آنها وجود دارد.
همه در بریتانیا یک بازار غذای محلی ندارند – و همه نمی توانند از یک بازار خرید کنند – اما در دو سال گذشته اتفاقی افتاد که باعث شد مردم از روش های مختلف خرید قدردانی کنند. سرعت خالی شدن قفسههای سوپرمارکتها در آغاز قرنطینه نشان میدهد که سیستمهای غذایی ما چقدر ناامن هستند: یافتن مواد غذایی تولید شده محلی در بازارها و مغازههای مزرعه، اغذیه فروشیها و آنلاین، آسانتر از سوپرمارکتها بود. با آشکار شدن پدیده خرید وحشت، تولیدکنندگان و کشاورزان میتوانند مستقیماً از طریق کانالهای رسانههای اجتماعی، موجودی انبار را با مصرفکننده در میان بگذارند و خود را در یک جمعیت گستردهتر معرفی کنند. برای اولین بار در دههها، سیستم صنعتی که به آرامی ما را از افرادی که غذای ما را پرورش میدادند جدا کرده بود، شروع به از بین رفتن کرد و بسیاری از ما متوجه شدیم که خرید غذا میتواند تجربهای متفاوت و کاملاً لذتبخشتر باشد.
از طرف دیگر، کووید به ما به وضوح ارتباط علت و معلولی بین تغذیه ناکافی، سلامت ضعیف انسان و حساسیت ما به ویروس ها و بیماری ها را نشان داد. بریتانیا بدترین رژیم غذایی را در اروپا دارد، به طوری که 52 درصد از سبد خرید ما از غذاهای فوق فرآوری شده تشکیل شده است. آمارهای همراه با استراتژی ملی غذای هنری دیمبلبی، بنیانگذار Leon (2021) نیز وحشتناک است: بیماری های مرتبط با رژیم غذایی در بریتانیا با حدود 90000 مرگ زودرس مرتبط است – بالاتر از مرگ های ناشی از مصرف الکل و تقریباً به اندازه سیگار. همانطور که ممکن است واضح به نظر برسد، انتخاب های غذایی ما هستند موضوع زندگی یا مرگ
تعطیلی مدارس در طول همه گیری همه گیر نیز بر نابرابری بزرگ در رژیم غذایی ما تأکید کرد. برای بسیاری از کودکان، ناهار مدرسه یکی از وعده های غذایی گرم در روز آنهاست. زمانی که رستوران من، Wahaca، در طول اولین قرنطینه، به عنوان بخشی از ابتکار سرآشپزها در مدارس، غذاهایی را برای مدارس آشپزی کرد، این را به وضوح دیدم.
این مؤسسه خیریه با تمایل کودکان با هر درآمدی برای موفقیت در مدرسه – و در زندگی – با تغذیه مناسب از غذایی که می خورند هدایت می شود. در سه سالی که ما عمل کردیم، نشان دادیم که بهتر است – کودکان می توان به روشی مقرون به صرفه به خوبی تغذیه شوند. نهادهای دولتی، مانند وزارت آموزش و پرورش، باید با این واقعیت که غذای خوب مهم است، مقابله کنند. مدارس استانداردهای غذایی دارند اما اجرا نمی شوند. یک نگرش باستانی و غیرعادی وجود دارد که غذا یک مسئله جانبی در کسب و کار داشتن یک زندگی سالم است.
قبل از شروع همهگیری، من قبلاً در این فکر بودم که هر بار که خرید میکردم با پولم بیانیه سیاسی میدادم. ما سه بار در روز غذا می خوریم، بنابراین سه بار در روز انتخاب های غذایی ما تعیین می کند که در سیستم غذایی پیچیده ما، چه کسی از قدرت خرج کردن ما سود می برد. همهگیری به ما آموخت که غذای بهتر یک تجمل نیست، بلکه یک ضرورت است. ما را زنده نگه می دارد، ما را خوب نگه می دارد. دو سال بعد، بیشتر از هر زمان دیگری احساس میکنم که همه بدون توجه به پیشینهشان، به غذای بهتر نیاز دارند. ما باید به کشاورزان خود به درستی پرداخت کنیم و به آنها برای احیای خاک و حفاظت از تنوع زیستی پاداش دهیم. مالیات بر غذاهای بسیار فرآوری شده، که میلیاردها هزینه برای مراقبت های بهداشتی دارد، کربن منتشر می کند، خاک ما را از بین می برد و حشرات ما را می کشد، می تواند این هزینه را تامین کند. غذا لذیذ است اما زندگی هم هست – بیایید آن را در قلب گفتگو قرار دهیم.
Thomasina Miers یک آشپز و نویسنده غذا است