جولیا هریس مشغول مرتب کردن اتاق خواب دخترش بود که متوجه شد دفتر خاطراتی که گمان میرود عمداً برای او گذاشته شده بود، قرار داده شده بود.
در داخل، رزی 10 ساله نوشته بود که اغلب به خودکشی فکر می کند، اگرچه فکر نمی کرد واقعاً این کار را انجام دهد. هریس، یک مدرس دانشگاه از یورکشایر، میدانست که دخترش به طور فزایندهای مضطرب شده بود، هم در مورد دوستی و هم در مورد مدرسه، و گاهی صبحها از خوردن غذا امتناع میکرد. اما او کاملاً متوجه نشده بود که اوضاع چقدر بد شده است.
با این حال، شوک بعدی این بود که علائم رزی آنقدر بد نبود که بتواند از خدمات سلامت روان کودکان و نوجوانان NHS انگلستان (CAMHS) کمک بگیرد. در واقع پرونده رزی حتی برای رسیدن به لیست انتظار به اندازه کافی فوری تلقی نشد.
هریس میگوید: «وقتی آن دفتر خاطرات را پیدا کردم، کاملاً در دریا بودم. “این یک چیز وحشتناک است که فکر کنید فرزند شما احساس می کند [that way]، و بلافاصله به جایی که فکر می کردم پشتیبانی خواهد بود رفتم. اگر مدرسه و سایر والدین نبود، کاملاً احساس تنهایی میکردم.»
در سرتاسر بریتانیا، هزاران خانواده مانند خانواده هریس از جوانان حمایت می کنند که به آن «اپیدمی اضطراب» می گویند. علائم هشداردهنده در کودکان از چسبیدن بیش از حد یا اشک ریختن تا افکار مداوم نگران کننده و منفی، اجتناب از بیرون رفتن، طغیان خشم و مشکل در خوردن یا خوابیدن متغیر است. یک مطالعه توسط محققان دانشگاه کالج لندن نشان داد که تشخیص اختلال اضطراب در افراد 18 تا 24 ساله بین سالهای 2008 تا 2018 سه برابر شده است و تخمین زده میشود که تا 19 درصد از کودکان و جوانان به این بیماری مبتلا شوند.
قرنطینه برای بسیاری از خانوادهها زمان مضطرب بود، اما استیوی گولدینگ، یکی از مدیران خط کمک والدین خیریه سلامت روان یانگ مایندز، میگوید که برخی از کودکان پس از پایان آن تلاش کردند تا با دنیای شلوغ بیرون سازگار شوند. اکنون خدمات بهداشت روانی نمی توانند با تقاضا همگام شوند. گولدینگ میگوید: «چیزی که بارها و بارها میشنویم این است که «لیست انتظار بسیار طولانی است، در این میان چه کار کنم؟»
پروفسور جین گیلمور، روانشناس بالینی مشاور NHS (و نویسنده کتاب چگونه با کودک خود مکالمات باورنکردنی داشته باشیم) می گوید که استرس در دوزهای کم می تواند مفید باشد و به کودکان مهارت های مقابله با مشکلات را آموزش دهد. اما اگر به نظر می رسد کودکی دائماً تحت فشار است و استرس دارد، این یک سرنخ برای بررسی است و بررسی کنید که برنامه ریزی بیش از حد نداشته باشد یا از نظر تحصیلی دچار مشکل نشده باشد. اگر اضطراب مربوط به معاشرت است، در مورد قلدری یا حوادث خاصی که آنها را به خود مشغول کرده است بپرسید. او میگوید: «اما اگر کودکی دارید که دائماً مضطرب است – در مورد همه چیز، یا چیزی خاص – و آنها دائماً برای چند هفته میترسند، فکر میکنم وقت آن رسیده است که به دنبال کمک حرفهای باشید.
در این بین، گیلمور توصیه میکند که از کودکان بخواهید نگرانیهای خود را بهموقع یادداشت کنند یا ترسیم کنند، اما سپس این ترسها را کنار بگذارید تا هر روز در زمان مشخصی با والدینشان مرور کنند. والدین میتوانند به کودکان کمک کنند تا ببینند که چگونه نگرانیها در طول زمان محو میشوند، یا درباره راههای کنار آمدن با موقعیتهای ترسناک بحث کنند. او می گوید که اجازه دادن به کودکان از این موارد اجتناب کنند – مثلاً با ترک مدرسه – صرفاً این ایده را تقویت می کند که چیزی برای ترسیدن وجود دارد. «آنچه شما باید بیان کنید این است که میدانید این کار برای آنها سخت است، اما مطمئن هستید که آنها میتوانند مدیریت کنند و به آنها کمک خواهید کرد تا آن را بفهمند. ما باید در مدرسه باشیم تا اوج اضطراب را احساس کنیم و کاهش پیدا کنیم، زیرا می دانیم که اگر به اندازه کافی در موقعیت قرار بگیریم، کاهش می یابد.
گولدینگ Young Minds توصیه می کند که به کودکان آموزش دهید علائم هشدار دهنده اولیه حمله پانیک مانند سینه سفت یا دست های لخت را تشخیص دهند و سپس وقتی احساس کردند که با استفاده از تکنیک “حواس پنج گانه” شروع می شود، خود را آرام کنند.
برخی از والدین هل دادن کودک مضطرب به خارج از منطقه آسایش آنها را ناراحت کننده می دانند، شاید به خصوص اگر خودشان مستعد اضطراب باشند. پروفسور Sam Cartwright-Hatton حامی خیریه Anxiety UK و روانشناس بالینی کودک در دانشگاه ساسکس است که در حال حاضر در مورد اضطراب در خانواده ها تحقیق می کند. اگر والدینشان این کار را بکنند، کودکان دو برابر بیشتر در معرض آسیب هستند، اگرچه او تأکید می کند که این به این معنی نیست که این تقصیر والدین است. ژنتیک ممکن است در کنار عوامل دیگر نقش داشته باشد، و او در حال حاضر در حال استخدام والدین مستعد اضطراب برای آزمایشی با هدف کمک به آنها در تربیت فرزندانی با اعتماد به نفس است.
او میگوید، اما این در مورد برداشتن گامهای کودک به سمت رویارویی با ترس است، نه جهش عمیق. «اگر بچهای دارید که از سگها میترسد، این نیست که او را به خانه دوستتان ببرید که یک دوبرمن بزرگ دارد. اگر کودکی دارید که خیلی خجالتی است، اگر بیرون از کافه هستید تا سفارش خودش را بدهد، او را تشویق کنید. فقط تکان های کوچک برای انجام کارهای سخت.» او میگوید از آنجایی که اضطراب را میتوان با کمالگرایی مرتبط کرد، اگر والدین به فرزندانشان اجازه دهند گاهی اوقات آنها را الگوی «کمی در مورد مسائل نیمههوشی – کمی بداخلاقی، حتی اگر بسیار دردناک باشد» ببینند، مفید است.
برای نوجوانانی که به امتحانات نزدیک میشوند، او توصیه میکند که اطمینان حاصل کنند که بیش از حد اصلاح نکنند – «سه ساعت دو ساعت (در روز) کافی است» – به علاوه تشویق آنها به ورزش و خوردن منظم. “اگر آنها در حال انجام بازبینی هستند، کمی نان تست را برای آنها انتخاب کنید. خواب بزرگتر است – روز به روز واضحتر میشود که خواب تأثیر زیادی بر سلامت روان دارد و اگر به اندازه کافی نخورید، بسیار بیشتر مستعد اضطراب خواهید بود.»
برای بسیاری از خانوادهها، مانع بزرگ این است که تشخیص دهند اضطراب را نمیتوان آنقدر که مدیریت کرد، «درمان» کرد. لیلی دختر 13 ساله مایکل ویلتون برای اولین بار در 10 سالگی به دلیل اضطراب به CAMHS ارجاع داده شد و CBT داده شد. برای مدتی کمک کرد، اما پس از آن او دچار اختلال خوردن شد. پس از درمان در بیمارستان برای آن، او اکنون در لیست انتظار برای اضطراب اساسی است. مانند هریس، ویلتون آن را تجربهای نسبتاً تنها میدانست: «گفتوگو کردن در مورد آن مشکل است، حتی اگر تعداد زیادی از والدین آن را تجربه کنند. به نظر می رسد تقصیر شماست.» اما توصیه او به والدین این است که فعال باشند و گفتگوی باز با کودکان را تشویق کنند. “تظاهر به اینکه اتفاق نمی افتد، یا فوراً به سمت چیزی که ممکن است آن را برطرف کند جهش کنید – هیچ کدام از این دو خیلی مفید نیستند.”
ناتاشا دوون موافق است. تزار سابق دولت برای سلامت روان نوجوانان و نویسنده Yes You Can: Ace Your Exams Without Losing Your Mind، او از دوران کودکی از اضطراب رنج می برد. او میگوید والدین باید به جای نتیجهگیری سریع، «سوالات باز زیادی» بپرسند. آنچه مانند استرس امتحان به نظر می رسد ممکن است مربوط به خود امتحانات نباشد، به همان اندازه که نگران مرحله بعدی زندگی بزرگسالی است. اما او توصیه میکند وقتی بچهها در دایرههای دور میچرخند و نگران بدترین سناریوهای خیالی هستند، بیش از حد مکیده نشوید. اساساً یک فعالیت ذهن آگاهی را انجام دهید که در آن می گویید: “در حال حاضر چه اتفاقی می افتد، آیا احساس امنیت می کنید؟” بیایید روی آنچه می توانید کنترل کنید تمرکز کنیم.»
علیرغم شغل موفق او، اضطراب خود دوون همچنان پابرجاست. من نگران این هستم که فکر میکنم به مردم توهین کردهام، کلاستروفوبیا بسیار بدی دارم، نگران دیر رسیدنم، نگران میکروبها هستم… در بدترین حالت، چیزهایی مانند سوار شدن به قطار یک شاهکار غیرممکن به نظر میرسند.»
با این حال، پیام او این است که اضطراب را می توان مانند هر بیماری مزمن دیگری مدیریت کرد – در مورد او از طریق دارو، درمان و سبک زندگی. این کمی شبیه دیابت است. این چیزی است که من باید در مورد آن هوشیار باشم، باید سبک زندگی خود را طوری تنظیم میکردم، اما این چیزی است که من را مشخص نمیکند.» او می گوید که لازم نیست فرزند شما را نیز تعریف کنید.
برخی از نام ها تغییر کرده است.
در بریتانیا، می توان با پاپیروس خیریه خودکشی جوانان از طریق شماره 0800 068 4141 یا ایمیل pat@papyrus-uk.org و در بریتانیا و ایرلند سامری ها با شماره 116 123 یا ایمیل jo@samaritans.org یا jo@samaritans تماس گرفت. یعنی
در ایالات متحده، خط ملی پیشگیری از خودکشی به شماره 800 273 8255 است. همچنین میتوانید برای ارتباط با مشاور خط متنی بحران، HOME را به شماره 741741 پیامک کنید.
در استرالیا، خدمات پشتیبانی بحران Lifeline 13 11 14 است.
سایر خطوط کمک بین المللی را می توانید در befrienders.org پیدا کنید.