من وحشیانه در رودخانه ای سرد شنا کردم و از آن زمان تا به حال دچار حمله پانیک نشده ام | شنا کردن


من در نهایت عقلم بود که سرانجام در انتهای پاییز خود را به رودخانه ونسوم در نورفولک رساندم. تلاش من برای یافتن درمانی برای اضطراب شدید و چندین دهه حملات پانیک هفتگی – گاهی روزانه – بد پیش می رفت. من درمان های معمولی را خسته کرده بودم، بنابراین تصمیم گرفتم چیزی متفاوت را امتحان کنم. مارک هارپر یک متخصص بیهوشی درباره تحقیقاتی که در مورد شنای سرد در فضای باز به عنوان درمانی برای افسردگی انجام داده بود به من گفته بود.

در شش شنای سه دقیقه ای در روزهای متوالی، در آب 10 تا 14 درجه سانتیگراد (50 تا 57.2 فارنهایت)، توانستم نحوه واکنش بدنم به استرس را تغییر دهم – یا اینطور بود که این تئوری پیش رفت. غوطه ور شدن در آب بسیار سرد چیزی به نام “واکنش شوک سرد” را القا می کند: یک رفلکس گاز، انقباض رگ های خونی نزدیک به سطح پوست در حالی که بدن شما سعی می کند گرما را حفظ کند، ضربان قلب افزایش یافته و تهویه بیش از حد. با این حال، قرار گرفتن در معرض مکرر از شدت این پاسخ می کاهد. شما سازگار می شوید.

مارک به من گفت: 60 درصد پاسخ استرس شما با تغییرات فشار خون و ضربان قلب اندازه‌گیری می‌شود، و 50 درصد آن 14 ماه بعد همچنان وجود دارد. این تئوری این است که، همانطور که بدن شما آبشار هورمونی بزرگ ناشی از این مواجهه های کوتاه مدت و اختیاری را آرام می کند، پاسخ استرس شما به طور کلی کاهش می یابد – از طریق چیزی به نام “سازگاری متقابل”. سپس، هنگامی که در مسیر اشتباه دور یک دوربرگردان سه‌خطی احساس می‌کنید، قلبتان به این سرعت نمی‌تپد، آدرنالین و کورتیزول زیادی ترشح نمی‌کنید و بهتر می‌توانید منطقی بمانید.

در بریتانیا، شنای وحشی مانند رابطه جنسی است. گاهی اوقات کمی مزخرف است، اما انجام آن کمتر از ایجاد شهرت به عنوان فردی که این کار را انجام می دهد اهمیت دارد.

تا زمانی که دلت زیر بار نرود شروع نمی شود. سپس شوک وجود دارد، آگاهی اولیه از اینکه شما در محیطی مهمان هستید که نمی تواند از شما حمایت کند. بعد از یک دقیقه از اولین شنای من، پاهایم احساس می‌کردند که آنها را با نسیمی له کرده‌ام. این ارتباط باشکوهی با گایا نبود. من یک احمق در یک رودخانه بسیار سرد بودم.

وقتی بیرون آمدم، حوله مانند پشم سیم روی پوستم بود. انگشتان دست و پاهایم می تپیدند. احساس بیماری کردم.

اما بهتر شد بعد از تردید روز بعد، به خودم سرزنش کردم: بیا، تیم، برای مدت کوتاهی وارد آب با دمای کمی پایین تر از حد مطلوب می شوی، نه از بالا در Passchendaele. دمای هوا به -2 درجه سانتیگراد کاهش یافت – اما تا آن زمان، به طرز عجیبی، آن را دوست داشتم. لحظه مورد علاقه من در سال بود.

و به همان اندازه که ارزشش را دارد – از آن زمان هرگز دچار حمله پانیک نشده ام.

ترسو: چرا مضطرب می شویم و چه کاری می توانیم درباره آن انجام دهیم توسط تیم کلر توسط Canongate (16.99 پوند) منتشر شده است، نسخه خود را در guardianbookshop.com سفارش دهید.