[ad_1]

Uمراقبت های اورژانسی و اورژانسی در بحرانی عمیق تر از گذشته قرار دارد. اخیراً شش بیمارستان در میان تأخیر شدید و خطرناک در بیمارستان ها به بیماران هشدار داده اند، در حالی که آمبولانس جنوب مرکز یک حادثه بحرانی اعلام کرده است. همکاران در ایرلند شمالی، ولز و اسکاتلند همگی واقعیت یکسانی را گزارش می کنند.

صدها داستان انتظار و تأخیر وجود دارد. بیمارانی که ساعت‌ها در خانه منتظر آمبولانس هستند یا ساعت‌ها انتظار برای ویزیت و درمان در بخش‌های اورژانس ما، و سپس داستان‌هایی از بیمارانی وجود دارد که ساعت‌ها منتظر بستری شدن در تخت هستند. ناراحت‌کننده‌ترین داستان‌ها مربوط به آسیب‌پذیرترین و مسن‌ترین افراد است.

برای بیماران این می تواند یک تجربه غیرقابل تحمل غیرقابل تحمل و ناراحت کننده باشد: دراز کشیدن در یک راهرو بدون حریم خصوصی، مجبور به استفاده از تشتک تختخواب یا زمین خوردن در حالی که سعی می کنید به سرویس بهداشتی بروند زیرا تعداد پرستاران زیادی در اطراف وجود دارد. اما شلوغی بیمارستان فقط یک ناراحتی جزئی برای حیثیت نیست – خطرناک است و زندگی را به خطر می اندازد. با تعداد پرسنل بسیار کم و ظرفیت بسیار کم، خطر وخامت حال بیماران و عدم شناسایی توسط کارکنان بسیار افزایش می یابد.

برای کارکنان، این واقعیت ناراحت کننده و دلخراش است. این نه استاندارد مراقبتی است که ما برای ارائه آموزش دیده ایم و نه کیفیت مراقبتی که می خواهیم ارائه دهیم. این وضعیت یک سرویس بهداشتی با کمبود 10000 تخت و 110000 پرسنل است. تنها در بخش فوریت‌های پزشکی، ما حدود 2500 مشاور کمبود داریم و کمبود گسترده پرستار، متوسط ​​و کارکنان پشتیبانی داریم.

در همین حال، کمبود شدید مراقبین در جامعه تأثیرات بدی بر بیمارستان‌ها می‌گذارد، زیرا آنها نمی‌توانند با خیال راحت بیماران آسیب‌پذیری را که از نظر پزشکی مناسب ترک هستند، ترخیص کنند. این به این معنی است که تخت‌ها برای مدت طولانی‌تری اشغال می‌شوند و در کل سیستم مراقبت‌ها یک لگم ایجاد می‌کند. بخش های اورژانس نمی توانند بیماران را پذیرش کنند، آمبولانس ها نمی توانند بیماران را تحویل دهند و به جامعه بازگردند.

کارکنان در حال حاضر اغلب شیفت خود را با دوبرابر تعداد بیمارانی که اطاقک دارند شروع می کنند و همه منتظرند تا روی تخت بخش بروند. این کمبود تخت، کمبود پرسنل، بحران مراقبت اجتماعی به این معنی است که ما در نهایت در آمبولانس‌ها در پارکینگ‌ها یا هر فضای دیگری که پیدا کنیم، طب اورژانس را تمرین می‌کنیم.

این واقعیت ماست – دنیایی از عذرخواهی مداوم، سازش و ناامیدی. دنیایی پر از خطر و نگرانی وقتی می دانیم که اقامت طولانی مدت منجر به آسیب و حتی مرگ بیمار می شود، تیم های پزشکی اورژانس در گوشه و کنار و راهروها کار می کنند تا بیماران بتوانند درمان شوند، و تیم هایی با ۱۰ تا ۲۰ درصد از پرسنل به دلیل بیماری کووید. به گردش در می‌آید و نیروی کار کم‌کار را بیشتر کاهش می‌دهد.

مانع واقعی برای مقابله با این بحران عدم تمایل سیاسی است. مشکلات بزرگ به راه حل های بزرگ نیاز دارند. ما به طرحی نیاز داریم که مشخص کند چگونه ظرفیت بستر را افزایش می دهد و به یک برنامه نیروی کار قوی و با بودجه کامل و بلند مدت نیاز داریم. اینها تنها نقطه شروع برای مقابله با بحران هستند. اینها چراغ امیدی برای کارکنان مراقبت های بهداشتی است که از کار در این شرایط و بدون نور در انتهای تونل خسته شده اند.

تیم های پزشکی اورژانس همیشه بهترین مراقبتی را که می توانند ارائه می دهند، اما هرگز عادی سازی موارد غیرقابل قبول را نمی پذیرند. وضعیت فعلی نیروی کار را می شکند و قلب ما را می شکند.

[ad_2]