وقتی جنی* پس از تشخیص سرطان سینه، ماستکتومی کرد، معتقد بود که جراحی بزرگ برای برداشتن سینهاش، اگرچه آسیبزا بود، اما جان او را نجات داد.
او زمانی که سه سال بعد در یک قرار ملاقات بعدی به جراحش گفت: «احتمالاً تا الان مرده بودم» احساس «خشم» میکرد، اگر او عمل جراحی را انجام نمیداد، که او پاسخ داد: «احتمالاً نه.»
تنها پس از آن بود که جنی قبلا تحت درمان تهاجمی و تغییر دهنده زندگی قرار گرفت، در مورد “تشخیص بیش از حد” فهمید.
در حالی که برنامههای غربالگری سرطان سینه ضروری هستند و جان انسانها را نجات میدهند، گاهی اوقات تودههایی را نیز شناسایی میکنند که ممکن است هرگز در طول زندگی زن آسیبی نبیند و منجر به درمان بیش از حد، و رنج روانی و مالی شود.
جنی یکی از 12 زن از بریتانیا، ایالات متحده، کانادا و استرالیا است که داستان های آنها در مجله پزشکی BMJ Open در روز پنجشنبه منتشر شد. این اولین مطالعهای است که با بیماران مبتلا به سرطان سینه مصاحبه میکند که معتقدند ممکن است درمان غیرضروری و مضر دریافت کردهاند، و تأثیر این امر بر زندگی آنها را برجسته میکند.
الکساندرا بارت، نویسنده این مطالعه و استاد بهداشت عمومی در دانشگاه سیدنی در استرالیا، گفت: داستان معمول غربالگری سرطان سینه این است که غربالگری جان انسان ها را نجات می دهد.
این مطالعه طرف دیگر ماجرا را گزارش میکند – اینکه چگونه غربالگری سرطان سینه میتواند از طریق تشخیص بیش از حد و درمان بیش از حد باعث آسیب شود.
در مورد جنی، او تنها پس از ماستکتومی از جراح خود یاد گرفت که سرطان او ممکن است هرگز پیشرفت نکرده و باعث آسیب یا علائم شود، و نظارت مداوم یا درمانهای کمتر تهاجمی ممکن است یک گزینه باشد.
تشخیص بیش از حد زمانی اتفاق میافتد که سرطانها به درستی تشخیص داده شوند، اما در مراحل اولیهای که بعید است این سرطانها در طول زندگی فرد رشد یا گسترش پیدا کنند و هیچ علامتی ایجاد نکنند. به دلیل پیشرفت تکنولوژی پزشکی، این موارد بیشتر شناسایی می شوند.
این تشخیص زود هنگام می تواند گاهی اوقات برای نظارت مداوم مفید باشد. اما گاهی اوقات در نتیجه شناسایی سرطان، پریشانی روانی رخ میدهد، و با این وجود، درمان توسط متخصص توصیه میشود یا توسط بیمار ترجیح داده میشود، از جمله درمانهایی که خطرات دارند و میتوانند تهاجمی باشند. این به عنوان درمان بیش از حد شناخته می شود.
سرطان پروستات نمونه دیگری است که در آن تشخیص بیش از حد و درمان بیش از حد یک مسئله ثابت است. با این حال، برخی از سرطانها مانند سرطان تخمدان وجود دارند که پیشآگهی آنها تا زمان تشخیص بسیار بد است و تشخیص زودهنگام آنها بسیار مهم است. تشخیص و درمان زودهنگام سرطان تخمدان نادر است زیرا سرطانی است که می تواند به سرعت از لوله فالوپ یا سطح تخمدان جدا شود و گسترش یابد و درمان آن را بسیار سخت تر و کشنده کند.
تخمین بیش از حد تشخیص سرطان سینه بسته به روش های مطالعه از 10% تا 30% متغیر است. یک بررسی کاکرین از ماموگرافی غربالگری نشان داد که “از هر 2000 زن دعوت شده برای غربالگری در طول 10 سال، عمر یک نفر طولانی تر می شود.”
همچنین 10 زن سالم که اگر غربالگری نمیشد، تشخیص داده نمیشدند، به عنوان بیماران سرطان سینه تشخیص داده میشوند و بیرویه تحت درمان قرار میگیرند.
پروفسور کریس پایک، معاون کالج سلطنتی جراحان استرالیا و رئیس سابق جراحان پستان استرالیا و نیوزلند، گفت که مقاله بارت و همکارانش باید “تبریک” شود.
Pyke گفت: “همه ما باید به این ایده عادت کنیم که هر بار که برنامه غربالگری برای هر بیماری دارید، تعداد معینی از افراد مبتلا به بیماری هایی تشخیص داده می شوند که هرگز روی فرد تأثیر نمی گذارد.” من فکر میکنم خوب است که موضوع را در فضای باز برای بحث مطرح کنیم.»
او گفت که جراحان در مورد غربالگری، خطرات و مزایا، و نحوه برقراری ارتباط خوب با آنها آموزش های مداوم دریافت می کنند. “این بدان معناست که آیا هر جراح سرطان سینه در استرالیا در طول توصیه هایی که ارائه می دهد، تشخیص بیش از حد را در خط مقدم ذهن خود دارد، موضوع دیگری است.”
یک بررسی مستقل در بریتانیا در مورد این موضوع به این نتیجه رسید که به ازای هر 10000 زن دعوت شده به غربالگری از سن 50 سالگی، حدود 681 سرطان پیدا می شود که از این تعداد 129 سرطان نشان دهنده تشخیص بیش از حد است و از 43 مرگ ناشی از سرطان سینه جلوگیری می شود. آنها تخمین زدند که در بریتانیا، سالانه حدود 3000 زن بیش از حد به سرطان سینه مبتلا می شوند و از مرگ حدود 1000 نفر پیشگیری می شود.
بارات گفت: “در نتیجه بررسی، در 10 سال گذشته زنان در بریتانیا اطلاعاتی در مورد مزایای غربالگری و همچنین مضرات تشخیص بیش از حد دریافت کرده اند.” ما معتقدیم که سیاست باید در استرالیا و سایر کشورهای دارای برنامه غربالگری نیز اجرا شود.
بحث اکران
کریستن پیلاتی، مدیر اجرایی شبکه سرطان سینه استرالیا، گفت که چالش این است که بسیاری از زنان هرگز نمیدانند که آیا بیش از حد تشخیص داده شده است یا خیر، و «ما باید در مورد پیامی که به مردم ارسال میکنیم، بسیار مراقب باشیم.» . او گفت که هرچه سرطان زودتر تشخیص داده شود، شانس زنده ماندن از آن بیشتر می شود، زیرا برنامه های غربالگری بخشی از دلایلی است که نرخ بقای سرطان سینه به طور قابل توجهی بهبود یافته است.
پیلاتی گفت: «ما همچنین شاهد کاهش غربالگری سرطان سینه در طول همهگیری بودهایم و در نتیجه نگران این هستیم که چگونه این امر، همراه با فشارهای مداوم بر سیستمهای بهداشتی، ممکن است به تشخیص و درمان بعدی و نتایج ضعیفتر برای زنان تبدیل شود». .
اما ما باید به سمت یک مدل طبقه بندی ریسک برویم که در آن از جدیدترین تحقیقات برای شناسایی زنانی که در معرض خطر بیشتر سرطان سینه هستند و غربالگری مناسب برای آنها استفاده کنیم.
سازمانهای بزرگ سرطان در سراسر جهان اکنون خطرات تشخیص بیش از حد را اذعان دارند و از بیماران خواستهاند که اطلاعات بیشتری در مورد خطرات و مضرات غربالگری و درمان انواع سرطانها به آنها داده شود.
دکتر آنا سامکی، پزشک عمومی و مشاور پزشکی در NPS MedicineWise، گفت در حالی که مطالعه BMJ Open با تعداد کمی از زنان مصاحبه کرد، با این وجود این یک “مطالعه کیفی آموزنده” است که خطر “کوچک اما واقعی” تشخیص بیش از حد را برجسته می کند.
او گفت: “این مطالعه بر اهمیت رضایت آگاهانه و نیاز به اطلاع بیماران در مورد خطرات روش های پیشنهادی تاکید می کند.”
این مطالعه نشان داد زنانی که به دنبال غربالگری سرطان سینه از تشخیص بیش از حد آگاه شدند، پیامدهای روانی اجتماعی منفی از جمله احساس خشم، پشیمانی و تنهایی را تجربه کردند.
سالی*، یک زن استرالیایی که در این مطالعه شرکت کرده بود، به گاردین گفت که وقتی سرطان مجرای او در محل تشخیص داده شد، اولین مرحله سرطان سینه و در این مرحله غیرتهاجمی در نظر گرفته شد، جراحش به او گفت که به ماستکتومی نیاز دارد. . سالی هیچ علائمی نداشت.
سالی که در گذشته برای تومور هیپوفیز با موفقیت درمان شده بود، امکان تشخیص بیش از حد را با اولین جراح خود مطرح کرد. او گفت که احساس “کاملاً تحت حمایت” با “بدون خودمختاری … حق هیچ گونه تصمیم گیری در مورد هر چیزی” باقی مانده است.
جراحي که او براي نظر دوم به او مراجعه کرد نيز فقط ماستکتومي را پيشنهاد کرد، اما با جراح سومي تماس گرفت که ماستکتومي را توصيه کرده بود اما مايل بود لامپکتومي را انجام دهد، يک روش کمتر تهاجمي که در آن سرطان و بافت اطراف آن برداشته ميشود. هشت سال پس از لامپکتومی، سالی هنوز سالم و بدون سرطان است. او قاطعانه بر این باور است که ماستکتومی درمان بیش از حد بوده است و از انجام این عمل راحت است.
او گفت که گفتوگو درباره درمان با پزشکان «بسیار دشوار» است، کسی که از او پرسیده بود که او چه «چرندی» میخواند زیرا تصمیم گرفته بود ماستکتومی انجام ندهد.
او گفت که میداند چرا جراحان ماستکتومی را توصیه میکنند. او گفت: “جراحان سرطان اغلب افراد بسیار بیمار را می بینند و می خواهند تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آن انجام دهند.”
زمانی که گزینه های درمانی دیگر توصیه می شود، گاهی اوقات ابهام بیشتری وجود دارد. این احتمال وجود دارد که دوباره عود کند یا بدتر شود. اما من دوست دارم پزشکان بیشتری مایل باشند حداقل با بیماران خود گفتگو کنند.”
* نام ها برای حفظ هویت تغییر کردند