وقتی لورنس کوهن وارد بیمارستان عمومی یهودیان مونترال می شود، به یاد می آورد که تمام بیمارستان را در تاریکی غوطه ور دیده است، به جز پرتوهای چراغ قوه.
آنجا بود که او در 15 ژانویه 1998 دومین پسرش ناتان را در میانه یک طوفان یخ تاریخی به دنیا آورد.
او میگوید: «اینطوری برنامهریزی نمیکنی که از یک بچه استقبال کنی و به دنیا بیاوری. “یخ، برف – شبیه آخرالزمان بود.”
کوهن، 49 ساله، گفت که در ابتدا قرار بود در 5 ژانویه باشد و در زمان وقوع طوفان دو سانتی متر گشاد شده بود. او گفت که از زایمان در آن شرایط وحشت داشت، به خصوص پس از از دست دادن قدرت.
او، شوهرش، کودک نوپاشان و هر دو گروه از والدینش به آپارتمان مادربزرگ شوهرش – که هنوز برق داشت – نقل مکان کردند، زیرا او خارج از شهر بود و منتظر ماند تا طوفان بگذرد.
کوهن گفت: «آنچه برای من سخت بود این بود که استرس زیادی داشتم زیرا زایمان در این شرایط یک کابوس است.
کوهن یک روز پس از بازگشت برق خانه اش زایمان کرد.
او گفت: “این دیوانه است که چگونه ذهن کار می کند، من توانستم 10 روز تحویل نگیرم. من واقعاً گفتم “تا زمانی که به خانه برگردم و برق نداشته باشم، تحویل نمی دهم.”
“من 10 روز با چمدان کوچکم برای بچه بودم، اینطور زندگی می کردم، به علاوه یک بچه کوچک داشتم. همه چیز خوب بود اما انگار در جنگ بودیم. خیلی ترسناک بود.”
اگرچه زایمان بدون مشکل انجام شد – او بچه را در 11 دقیقه به دنیا آورد – او می گوید که پسرش “مترس به دنیا آمد.”
او گفت: «من خواندم که سالها بعد، آنها بر روی نوزادانی که در آن دوره به دنیا آمده بودند، مطالعه کردند، آنها عصبی و مضطربتر بودند.
کوهن میگوید: «من این احساس گناه را داشتم که این همه استرس را در آخرین روزهای حضور در رحم به او منتقل کردم، اما ترسناک بود.
حتی در آن شب که به زایشگاه رسیدیم، همه چراغها خاموش بود و از چراغ قوه استفاده کردیم، آنها برق مصرفی خود را به حداقل رساندند، زیرا بیمارستان روی ژنراتور کار میکرد.
بچه های طوفان یخ
سوزان کینگ، محقق موسسه دانشگاه سلامت روان داگلاس، در مورد اثرات استرس بر زنان باردار و فرزندان آنها تحقیق کرده است. او از زنان خواست که تجربیات استرس زا از بارداری خود را چندین دهه بعد به یاد بیاورند که به گفته او ایده آل نبود.
او به سیبیسی گفت وقتی طوفان یخ رخ داد، او آن را فرصتی عالی برای دنبال کردن زنان و فرزندانشان در طول چندین سال دید. رادیو نون.
زمانی که کینگ کمی پس از پایان طوفان فشار خون خود را اندازه گرفت، گفت: “باورم نمیشد از ترازو خارج شد. اما احساس آرامش میکردم.”
“به ذهنم رسید، این استرس است و اگر من استرس دارم، پس تعداد زیادی از زنان باردار وجود دارند که آنها نیز استرس دارند. “
این تحقیق فرزندان نزدیک به 100 خانواده را بین سنین 6 ماه تا 19 سال دنبال کرد. آنها اطلاعاتی را در مورد تجارب زنان از طوفان جمع آوری کردند – مانند مدت زمانی که آنها بدون برق، حمایت اجتماعی و دیدگاه کلی در مورد این تجربه بودند – و هر دو سال یک بار آنها را پیگیری کردند.
کینگ از اهمیت داده های جمع آوری شده توسط Project Ice Storm شگفت زده شد. این تحقیق نشان داد که سطوح استرس تجربه شده توسط زنان بر بسیاری از جنبه های رشد کودکان از جمله شناختی، حرکتی، رفتاری و فیزیکی تأثیر می گذارد.
با این حال، کینگ در مورد فرضیات بیش از حد در مورد رشد کودک که تنها تحت تأثیر استرس مادر است، مردد است.
او گفت: «ما هرگز نمیتوانیم به هیچ بچهای نگاه کنیم و بگوییم: «اوه، دلیل اینگونه بودن آنها طوفان یخ در دوران بارداری است».
ژنهایی که آنها از والدین خود دریافت میکنند در تعیین وضعیت کودک بسیار مهمتر است.
با این حال، او گفت، اگرچه ژن ها و DNA را نمی توان تغییر داد، نحوه بیان آنها می تواند تغییر کند.
به عنوان مثال، مدت زمانی که زنان باردار بدون برق ماندند، در ضریب هوشی، شاخص توده بدنی، عملکرد سیستم ایمنی، ترشح انسولین و خطر ابتلا به دیابت تفاوت ایجاد کرد. کینگ گفت که این تأثیرات حداقل تا نوجوانی ادامه داشت.
او گفت: “من فکر می کنم این باعث رهایی مادران می شود، این تقصیر آنها نبود که چند روز بدون برق بودند و بنابراین آنها نمی توانند در این مورد احساس گناه کنند.”
کینگ گفت نیمی از زنانی که توسط محققان دنبال شدند تجربیات مثبتی در طوفان یخ پیدا کردند، در حالی که نیمی دیگر احساس خنثی یا منفی داشتند. کسانی که واکنشهای مثبتتری داشتند، داستانهایی از گرد هم آمدن با جوامع خود، معاشرت و کمک به یکدیگر تعریف کردند.
او گفت که کینگ اکنون در حال مطالعه زنانی است که در طول همهگیری باردار بودهاند و قبلاً دریافتهاند که آنهایی که میتوانند چیزی مثبت از این تجربه پیدا کنند، استرس پس از زایمان کمتری دارند.
کینگ میگوید: «پیام پروژه طوفان یخ به خانه این است که شما نمیتوانید از یک بلای طبیعی اجتناب کنید.
“اما در موقعیت هایی مانند طوفان یخ، آنها می توانند سعی کنند دیدگاه مثبت و حمایت اجتماعی خود را حفظ کنند. ما در مطالعات خود مدام می بینیم که اگر بتوانید به مردم تکیه کنید و از حمایت اجتماعی خوبی برخوردار باشید، اثرات بسیار کمتری خواهد داشت.”