آیا در حال حاضر نسبت به زندگی بدبین هستید؟ آیا صبح از خواب بیدار می‌شوید که در مواجهه با روزتان هیجان‌زده نیستید؟ آیا در تلاش برای دیدن چیزی امیدوارکننده در آینده خود هستید؟ تو تنها نیستی.

احساس بدبینی نسبت به زندگی چیزی است که بسیاری از مردم آن را تجربه می کنند. با همه چیزهایی که در اطراف ما اتفاق می افتد، این کار سخت است. بسیاری از افراد، زمانی که بدبین هستند، تمایل دارند خشم و غم خود را به درون برگردانند و خود را به خاطر احساساتشان سرزنش کنند. این طبیعی است، اما لزوما درست یا سالم نیست.

مطالب مرتبط: 20 میکرو عادت غیرسکسی که هر هفته 30 ساعت از من صرفه جویی می کند

چرا من اینقدر بدبینم؟

ابتدا بیایید در مورد اینکه بدبینی چیست و چیست بحث کنیم. بدبینی یک طرز فکر یا طرز فکری است که دیدگاه شما را در یک نور منفی به نمایش می گذارد. این یک وضعیت یا اختلال روانی مانند اضطراب یا افسردگی نیست.

دلایل متعددی وجود دارد که چرا فردی دیدگاه بدبینانه دارد. این می تواند ترکیبی از تجربیات منفی گذشته فرد، یا قرار گرفتن مداوم در معرض اخبار منفی و محیط اطراف باشد. آنها ممکن است از ناامیدی‌ها، شکست‌ها یا شکست‌های متعددی رنج ببرند که به شکل‌دهی دیدگاه‌شان کمک کرده است.

یک فرد بدبین نیز ممکن است به دلیل ناامنی های شخصی و برخی سوگیری های شناختی یا الگوهای فکری، مانند تمرکز بر موارد منفی یا پیش بینی بدترین سناریوها، این طرز فکر را داشته باشد. اگر شخصی اعتماد به نفس پایینی داشته باشد یا با احساس بی کفایتی دست و پنجه نرم کند، ممکن است تمایل داشته باشد که بر معایب و کاستی های خود تمرکز کند.

امیدواریم با این توصیه، بتوانید “چرا” را در پس احساس بدبینی خود مشاهده کنید، که به شما امکان می دهد نگاه خوبی به خود بیندازید و تغییری ایجاد کنید – تغییری که ممکن است به شما کمک کند کمی احساس بهتری داشته باشید.

مطالب مرتبط: روشی کاملاً عجیب و کاملاً متضاد برای در نهایت شاد بودن

در اینجا 5 دلیل وجود دارد که ممکن است در حال حاضر نسبت به زندگی بسیار بدبین باشید:

1. دنیای بیرون وحشتناک است.

زمان دیگری در زندگی من وجود داشته است که همه چیز در سراسر جهان بسیار نامرتب بوده است. من یک معتاد بزرگ فیلم فاجعه هستم و تقریباً هر یک از آنها با سیل و آتش سوزی و نارضایتی از دولت شروع می شود. و همه آن چیزها در حال حاضر اتفاق می افتد.

من فکر می کنم همه ما می توانیم توافق کنیم که همه چیز در حال تغییر است. سیل های 1000 ساله وجود دارد که کل شهرستان ها را فرا گرفته است. آتش‌سوزی‌های جنگلی در مکان‌هایی وجود دارد که قبلاً هرگز آتش‌سوزی جنگلی وجود نداشته است، آتش‌سوزی‌هایی که آسیب‌های جبران‌ناپذیری به اموال و اقتصاد وارد می‌کنند.

تنش‌ها بین جناح‌های مختلف طیف سیاسی در حال افزایش است و همه معتقدند، در هر دو طرف خط، کشور ما در معرض خطر تصرف توسط افراط‌گرایان است. اقتصاد در حال مبارزه است و بازار املاک و مستغلات از کنترل خارج شده است.

آیا در حال حاضر با این لیست دوست داشتنی که به اشتراک گذاشتم باعث شده ام نسبت به زندگی احساس بدبینی داشته باشید؟ شرط می بندم که دارم. و به همین دلیل آن را به اشتراک گذاشتم.

اگر در حال مبارزه هستید، بدانید که دنیایی که در آن زندگی می کنیم به احتمال زیاد بخش بزرگی از آن است. من مطمئن هستم که شما خود و زندگی عاشقانه خود را سرزنش می کنید و در حالی که ممکن است اینها بخشی از آن باشند، وقتی همه چیز در اطراف شما در حال رخ دادن است، سخت است که در زندگی شخصی خود یکنواخت باشید.

آنچه در جهان اتفاق می افتد چیزی نیست که شما بتوانید آن را کنترل کنید، اما می توانید آنچه را که در گوشه کوچک خود انجام می دهید کنترل کنید.

مطالب مرتبط: 5 روش عملی برای افزایش عمده هوش هیجانی شما

2. ذهنیت منفی دارید.

ما ثابت کرده‌ایم که دنیا مکانی درهم و برهم است و به همین دلیل طرز فکر شما به نوعی ناامیدکننده است. تمرکز نکردن روی همه چیزهایی که در دنیا در حال حاضر وحشتناک است، سخت است. اما مهم این است که سعی کنید رویدادهای جاری یا کاستی‌های خود را جایی قرار ندهید که ذهنتان به طور مرتب به آن می‌رود.

مغز ما بدترین دشمن ماست. آنها مدام ما را با اظهارات منفی درباره خودمان بمباران می کنند. آنها به ما می گویند که ما خیلی چاق یا خیلی لاغر هستیم، به اندازه کافی باهوش نیستیم، به اندازه کافی موفق نیستیم، دوست داشتنی نیستیم، بی دوست، بی هدف و ناامید هستیم. لیست ادامه دارد و ادامه دارد.

و این افکار می توانند صدمات زیادی ایجاد کنند و ممکن است بخش بزرگی از این باشد که چرا در حال حاضر نسبت به زندگی اینقدر بدبین هستید. مهم این است که تلاش کنید تا آن افکار را از خود دور کنید. تا آنها را از ایجاد آسیبی که فقط اوضاع را بدتر می کند، حفظ کنید.

مطالب مرتبط: 4 نشانه نادر از هوش برتر که باید در خود جستجو کنید

دو راه برای انجام آن وجود دارد.

اولین مورد شامل عقب راندن است. وقتی در آن جاده تاریک رفتید، آن افکار را عقب برانید. سعی کنید به حقیقت در مورد آنچه مغزتان می‌گوید دسترسی داشته باشید تا بتوانید از شر آن افکار خلاص شوید و روی چیزهای مثبت تمرکز کنید. من همیشه فهرستی از چیزهایی که در زمان های خوب در مورد خودم احساس می کنم نگه می دارم. من به آن لیست به عنوان مقابله با آنچه که مغزم در زمان بد می‌گوید نگاه می‌کنم. تقریباً هر بار کار می کند!

کار دیگری که می‌توانید انجام دهید، کاری که کمی آسان‌تر است، این است که مغزتان را مشغول نگه دارید، حتی اگر برای مدتی کوتاه. یوگا انجام دهید، کتاب بخوانید، به سینما بروید و با دوستان خود بنشینید. چیزی که شما را حداقل برای مدتی از آن افکار منفی دور کند تا به خودتان استراحت دهید.

مطالب مرتبط: چگونه در 15 مرحله (یا کمتر) بر هنر شاد بودن مسلط شویم.

3. مراقبت از خود شما در اولویت نیست.

با خودت صادق باش. آیا اخیراً از خود مراقبت کرده اید؟ آیا احساس بدبینی نسبت به زندگی انجام کارهایی که به شما احساس خوبی می دهد را برای شما دشوارتر کرده است؟ ورزش میکنی؟ دوش می گیری؟ آیا با دوستان در حال معاشرت هستید؟ آیا خوب می خورید و می خوابید؟

همه آن چیزها برای داشتن دید مثبت نسبت به جهان بسیار مهم هستند، به خصوص اگر کارهایی باشند که قبلاً مرتب انجام می دادید. حدس می‌زنم که اگر مراقب خود نبوده‌اید، نه تنها در حال حاضر نسبت به زندگی بدبین هستید، بلکه احتمالاً با کمی خود قضاوتی دست و پنجه نرم می‌کنید.

جالب اینجاست که این یک دور باطل است – بدبینی یا عدم مراقبت از خود کدام اول است؟ آیا شروع به احساس بدی نسبت به زندگی خود کردید و مراقبت های خود را رها کردید یا مراقبت های خود را رها کردید و شروع به احساس بدی نسبت به زندگی خود کردید؟

بنابراین، از خود بپرسید که آیا به روشی که همیشه در گذشته داشته اید از خود مراقبت می کنید؟ اگر پاسخ منفی است، وقت آن است که اولین قدم را برای ایجاد تغییر بردارید. پیاده روی کنید، با یک دوست برای قهوه تماس بگیرید، یا بستنی روز را حذف کنید. هر کاری که می توانید انجام دهید تا کمی احساس بهتری نسبت به زندگی داشته باشید.

مطالب مرتبط: 3 مفهوم منحصر به فرد ژاپنی که فوراً زندگی شما را متحول می کند

4. شما در حال چنگ زدن به گذشته هستید.

من از آن دسته افرادی هستم که با حسرت زیادی زندگی می کنم و این حسرت می تواند مرا به یک مکان بسیار تاریک بکشاند. چند هفته پیش، شخصی پیشنهاد کرد که وقتی به آن مکان می‌روم به خودم بگویم که در آن زمان بهترین کاری را که می‌توانم انجام می‌دهم انجام می‌دهم. چون حقیقت دارد. کسی که در آن لحظه بودیم، آن کسی نیست که الان هستیم.

آیا شما هم مثل اکثر مردم هستید؟ خیلی پشیمونی؟ آیا از جدایی با آن مردی که به یاد می آورید عالی هستید پشیمان هستید؟ آیا دوست دارید در دانشگاه به جای زبان انگلیسی در رشته بازاریابی تحصیل کرده باشید؟ آیا دوست داشتی آن دوستی را که به تو بد دهن می کرد قطع نمی کردی؟ آیا شما معتقدید که اگر در آن موارد متفاوت انتخاب می کردید، زندگی شما بسیار بهتر می شد؟

متوجه شدم، اما از خود بپرسید: آیا آن مرد واقعاً اینقدر عالی بود؟ بالاخره از او جدا شدی. و آیا واقعاً می خواستید بازاریابی را به عنوان یک شغل انجام دهید، حتی اگر به نظر می رسد بسیار جذاب باشد؟ و هیچکس به دوستی نیاز ندارد که با او مهربان نباشد.

علاوه بر این، درک کنید که، فقط به این دلیل که شما انتخابی را که فکر می‌کنید باید می‌کردید، انجام نداده‌اید، اگر آن انتخاب را می‌کردید، لزوماً نمی‌دانید که آیا زندگی‌تان بهتر می‌شد یا خیر. خیلی خوب میتونه بدتر باشه

بنابراین، روی گذشته تمرکز نکنید. به آینده نگاه کنید. من می دانم که ممکن است در حال حاضر بسیار تاریک به نظر برسد، اما آینده را می توانید کنترل کنید – گذشته را نمی توانید.

مطالب مرتبط: 4 ریز عادت بد که باتری شناختی شما را تخلیه می کند

5. هیچ چشم اندازی برای آینده ندارید.

زمانی که احساس بدبینی می کنید، تغییر آن سخت است. وقتی احساس بدی داریم، خیلی سخت است که با امید به آینده نگاه کنیم. وقتی به جایی می‌رسیم که ذهن‌مان علیه ما کار می‌کند، وقتی مراقب خودمان نیستیم، وقتی در گذشته زندگی می‌کنیم، چنان در عذاب حالمان غرق می‌شویم که نمی‌توانیم به آینده نگاه کنیم.

از این منظر، تلاش برای دستیابی به امیدی برای روزهای آینده به معنای واقعی کلمه غیرممکن است. و این فقط همه چیز را بدتر می کند.

من همیشه به مردم می گویم که برای عبور از این عدم امید به آینده به گذشته نگاه کنند. (می دانم – طعنه آمیز است. من فقط به شما گفتم که گذشته را نادیده بگیرید.) چیزی که می خواهم روی آن تمرکز کنند، همه مواقعی است که اوضاع واقعاً تیره و تار بود، زمانی که آنها در مکانی وحشتناک و بدون امید به آینده بودند. و چه اتفاقی برای آنها افتاد؟ اغلب اوقات، آنها از آن دوران تاریک عبور کردند و به زندگی خود ادامه دادند.

زندگی فراز و نشیب دارد. و در حالی که همه ما امیدواریم که روزی شادی را پیدا کنیم، زندگی همچنان به ما لیمو می دهد و ما مبارزه خواهیم کرد. اما ارتباط مجدد با نیرویی که در گذشته برای گذر از روزهای بد استفاده کرده‌ایم، می‌تواند به ما امیدواری به آینده بدهد و شاید حتی به ما کمک کند تا برنامه‌ریزی کنیم که آینده چگونه می‌تواند باشد.

من می دانم که سخت است در حال حاضر نسبت به زندگی بدبین نباشیم. اما زندگی فراز و نشیب های خودش را دارد و اگر تا اینجا پیش رفته اید، می دانید که در مورد چه چیزی صحبت می کنم.

فقط بدانید که لازم نیست اینگونه باشد. در حالی که نمی توانید رویدادهای جهان را اصلاح کنید، می توانید روی خودتان تمرکز کنید. می توانید از خودتان مراقبت کنید، در گذشته زندگی نکنید، اجازه ندهید افکارتان شما را کنترل کنند و سعی کنید چشم اندازی از آینده خود ایجاد کنید.

شما همیشه در این مکان نخواهید بود. میدونم باورش سخته ولی حقیقت داره قول میدهم.

مطالب مرتبط: اگر قصد دارید زندگی خود را تغییر دهید، از انجام این 20 کار دست بردارید.

Mitzi Bockmann یک مربی معتبر زندگی در نیویورک و حامی سلامت روان است که منحصراً با زنان کار می کند تا به آنها کمک کند تا همه آنچه می خواهند باشند. خطوط فرعی میتزی در پروژه مردان خوب، MSN، PopSugar، Prevention، Huffington Post، Psych Central و بسیاری دیگر ظاهر شده است.

این مقاله در ابتدا در Let Your Dreams Begin منتشر شد. تجدید چاپ با اجازه نویسنده.