افراد لاغر و از نظر متابولیک ناسالم در معرض خطر بیماری قلبی عروقی (CVD) هستند که بیشتر از خطر مشاهده شده در افراد چاق و سالم از نظر متابولیسم است. اخیراً، تحلیلهای خوشهای جدید (گروهبندی افراد مبتنی بر رایانه) همچنین ناهمگونی زیادی را در خطر ابتلا به دیابت نوع 2 و CVD و پاسخ درمانی آنها شناسایی کردهاند.
این یافتهها نشان میدهد که ممکن است گنج عظیمی وجود داشته باشد، اما کشف نشده در زمینه تحقیقات قلب و عروق وجود داشته باشد. در مقاله مروری در لانست دیابت و غدد درون ریزنوربرت استفان از هلمهولتز مونیخ، مرکز تحقیقات دیابت آلمان (DZD) و دانشگاه توبینگن، و ماتیاس ب. شولز از موسسه آلمانی تغذیه انسان پوتسدام-رهبروک و DZD نشان میدهند که چگونه این مفاهیم جدید طبقهبندی خطر میتوانند به بهتر است پزشکی دقیق را در عمل بالینی پیاده سازی کنید.
در میان 20 عامل خطرساز جهانی برای سالهای زندگی از دست رفته در سال 2040، سه خطر متابولیک – فشار خون بالا، BMI بالا و گلوکز پلاسما ناشتا بالا – مهمترین متغیرهای خطر خواهند بود. با تکیه بر این عوامل و سایر عوامل خطر شناخته شده، مانند کلسترول HDL پایین و تری گلیسید بالا، مفهوم سلامت متابولیک توجه زیادی را در جامعه علمی به خود جلب کرده است. این بر روی تجمع عوامل خطر مهم تمرکز دارد که امکان شناسایی اختلالات سلامت متابولیک را فراهم می کند.
از امروز، در اکثر بیش از 1000 مطالعه که به این موضوع پرداخته اند، اگر کمتر از 2 مورد از عوامل خطر متابولیک زیر – فشار خون بالا، گلوکز پلاسما بالا، کلسترول HDL پایین و تری گلیسیرید بالا، یا دارویی وجود داشته باشد، افراد از نظر متابولیکی سالم در نظر گرفته می شوند. درمان برای این شرایط وجود دارد. بنابراین، زیر فنوتیپهایی مانند افراد با وزن طبیعی ناسالم متابولیکی (MUHNW) و چاقی سالم متابولیکی (MHO) که به شدت در خطر ابتلا به CVD متفاوت هستند، شناسایی شدند.
در یک متاآنالیز ماتیاس شولز، نوربرت استفان و همکارانش دریافتند که در مقایسه با افراد دارای وزن طبیعی سالم از نظر متابولیکی (MHNW)، خطر CVD در افراد مبتلا به MHO تا 45 درصد و در افراد مبتلا به MUHNW تا 100 درصد افزایش مییابد. نوربرت استفان و ماتیاس شولز در مقاله مروری حاضر خود نه تنها دانش مربوط به این روابط را خلاصه می کنند، بلکه تعریف جدید خود را از سلامت متابولیک نیز برجسته می کنند.
با در نظر گرفتن عوامل خطر فشار خون، دیابت و نسبت بالای دور کمر به باسن، آنها در دو مطالعه بسیار بزرگ (بررسی آزمایشی ملی سلامت و تغذیه ایالات متحده III و UK Biobank) دریافتند که خطر مرگ و میر CVD در افراد مبتلا 100٪ افزایش یافته است. MUHNW، اما در افراد مبتلا به MHO افزایش پیدا نکرد. ماتیاس شولز تاکید می کند که “این داده ها اهمیت در نظر گرفتن تاثیر توزیع چربی بدن برای تعریف سلامت متابولیک را نشان می دهد.”
نوربرت استفان میافزاید: «آیا خوشههای جدید خطر متابولیک قلبی به شناسایی زیرگروههایی از افراد با خطر مشخص بیماریهای متابولیک قلبی کمک میکنند؟» برای پاسخ به این سؤال، نویسندگان مقاله مروری حاضر، یافتههای مهمترین رویکردهای کاهش ابعاد دادهها را که میتوان تحت عنوان «تحلیل خوشهای» خلاصه کرد، بحث میکند.
این مطالعات بیشتر در بیماران مبتلا به دیابت یا در افراد در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. رویکردهای خوشهای نیز بر اساس متغیرهای بالینی در دسترس معمول هستند، اما میتوانند شامل دادههای پیچیدهتر مانند ژنتیک باشند. در میان زیرگروههایی که از این تحلیلهای خوشهای به دست میآیند، افرادی هستند که عمدتاً دارای ترشح انسولین کم، مقاومت به انسولین، کبد چرب، چاقی احشایی، دیابت خفیف مرتبط با سن، دیابت مرتبط با چاقی خفیف یا سایر فنوتیپهای پیچیدهتر هستند.
نوربرت استفان و ماتیاس شولز نتیجه میگیرند: «در رابطه با طبقهبندی خطر متابولیک قلبی، هم مفهوم سلامت متابولیک و هم رویکردهای خوشهای برتر از مدلهای پیشبینی خطر شناخته شده در نظر گرفته نمیشوند. با این حال، هر دو رویکرد ممکن است برای پیشبینی بهتر خطر متابولیک قلبی در زیرگروهها، مانند افراد، آموزنده باشند. در دسته های مختلف BMI یا افراد مبتلا به دیابت نوع 2.”
آنها همچنین تاکید می کنند که کاربرد مفاهیم توسط پزشکان معالج و ارتباط خطر قلبی متابولیک با بیماران ممکن است برای مفهوم سلامت متابولیک آسان تر باشد. سپس نویسندگان اشاره میکنند که سالم بودن یا ناسالم بودن از نظر متابولیکی، یا اختصاص دادن به یک گروه خطر متابولیک قلبی خاص، در بیشتر موارد یک تخصیص گذرا خواهد بود.
علاوه بر این، آنها به این نتیجه رسیدند که رویکردهای شناسایی خوشه های خطر قلبی متابولیک شواهدی را ارائه کرده اند که نشان می دهد می توان از آنها برای تخصیص افراد به گروه های خطر پاتوفیزیولوژیکی خاص استفاده کرد. اینکه تا چه حد این تخصیص می تواند ارزیابی ریسک و پاسخ درمانی را بهبود بخشد، هنوز نیاز به مطالعه دقیق دارد.
اطلاعات بیشتر:
نوربرت استفان و همکاران، خوشههای خطر متابولیک و سلامت متابولیک: پیامدهایی برای پیشبینی، پیشگیری و درمان، لانست دیابت و غدد درون ریز (2023). DOI: 10.1016/S2213-8587(23)00086-4
ارائه شده توسط Deutsches Zentrum fuer Diabetesforschung DZD
نقل قول: خوشههای خطر متابولیک و سلامت متابولیک به بازسازی پیشبینی بیماریهای قلبی متابولیک کمک میکنند (2023، 8 مه) که در 8 مه 2023 از https://medicalxpress.com/news/2023-05-metabolic-health-cardiometabolic-clusters بازیابی شده است. html
این برگه یا سند یا نوشته تحت پوشش قانون کپی رایت است. به غیر از هرگونه معامله منصفانه به منظور مطالعه یا تحقیق خصوصی، هیچ بخشی بدون اجازه کتبی قابل تکثیر نیست. محتوای مذکور فقط به هدف اطلاع رسانی ایجاد شده است.